انیمیشن سریالی The Simpsons از جمله محبوبترین انیمیشنهای سریالی به شمار میرود که هر فصل از آن قسمتهای بسیار خوبی دارد.
انیمیشن سریالی «سیمپسونها» از شروعش در سال ۱۹۸۹ میلادی برای همیشه تلویزیون، انیمیشن و همچنین فرهنگ عامه را تغییر داد. این انیمیشن سریالی در طول پخش خودش الهامبخش تقلیدها و ادای احترامهای متعددی بوده و این در حالی است که این اثر همچنان با فصل سی و پنجم خودش در حال ادامه دادن مسیرش است.
اگرچه قسمتهای جدید انیمیشن سریالی «سیمپسونها» لزوماً بهاندازه دوره طلایی (طبق نظر طرفداران ۹ فصل ابتدایی) این اثر نیستند ولی این اثر گهگاه قسمتهایی را ارائه میدهد که نشانههایی از همان درخشش و خلاقیت اولیه در آنها به چشم میخورند. در ادامه همراه با ما باشید تا به معرفی بهترین قسمت از هر کدام از فصلهای انیمیشن سریالی «سیمپسونها» بپردازیم.
فصل اول – قسمت ۱ – محصول سال ۱۹۸۹
هیچی چیزی به جز قسمت ابتدایی انیمیشن سریالی «سیمپسونها» نتوانسته بهخوبی عشق میان هومر با صداپیشگی دن کاستلانتا، مارج با صداپیشگی جولی کاونر، لیزا با صداپیشگی یدرلی اسمیت، بارت با صداپیشگی نانسی کارترایت و مگی را به نمایش در بیاورد. این قسمت که با موضوع تعطیلات است، هومر را بهعنوان پدری سختکوش اما بیکفایت نشان میدهد که فقط سعی دارد تعطیلات خوب و کاملی را برای خانوادهاش فراهم بیاورد.
این تصویر از هومر در تضاد کامل با نسخه پستتر و عصبانیتر وی است که در برخی از فصلهای اخیر به نمایش گذاشته شده است. این قسمت اولین قسمت از این انیمیشن سریالی به شمار میرود که همچنین به معرفی سگ وفادار خانواده سیمپسون نیز میپردازد.
فصل دوم – قسمت ۱۲ – محصول سال ۱۹۹۱
انیمیشن سریالی «سیمپسونها» همیشه در تقلید از فیلمهای محبوب عالی بوده و قسمت ۱۲ فصل دوم آن تحت عنوان « The Way We Was» نیز به نحوی طرح داستانی فیلم کلاسیک The Way We Were با بازی رابرت ردفورد را به نمایش در میآورد و اولین قسمت فلشبک سریال نیز به شمار میرود. قسمتهای فلشبک در ادامه به بخشی جدانشدنی از این مجموعه تبدیل شدند و این قسمت نیز به بررسی اولین قرار ملاقات هومر و مارج در دوران دبیرستان میپردازد.
اگرچه این زوج همیشه در حال بحث و دعوا هستند اما این قسمت از انیمیشن سریالی جنبهای آرام و لطیفتر از رابطه آنها را به نمایش گذاشته بود و نشان داد که چرا آنها پس از ۳۵ سال همچنان عاشق یکدیگر هستند.
فصل سوم – قسمت ۱۰ – محصول سال ۱۹۹۱
شخصیت مو سیزلک با صداپیشگی هنک آزاریا که فردی همیشه تنها است، یکی از بهترین و جالبترین شخصیتهای مکمل در انیمیشن سریالی «سیمپسونها» به شمار میرود. در حالی که مو اغلب اوقات جاهطلبی زیادی برای دستیابی به چیزهای بزرگتر از کسبوکار فعلیاش دارد اما بهندرت به موفقیت میرسد و بیپول میماند.
با این حال، در قسمت ۱۰ فصل سوم وقتی نوشیدنی جدید مو فروش بسیار فوقالعادهای دارد، زندگی او پتانسیل بسیار زیادی برای تغییر نشان میدهد. این قسمت همچنین به شکلی طنز نشان داد که چطور شانس مو میتواند ته بکشد. پس از اینکه هومر مواد تشکیلدهنده نوشیدنی وی را آشکار کرد، مو نتوانست به موفقیت برسد و هیچکس نیز حاضر نبود به او کمک کند.
فصل چهارم – قسمت ۱۲ – محصول سال ۱۹۹۳
قسمت Marge vs. the Monorail یک شاهکار کمدی است. این قسمت توسط کونان اوبرایان جوان در دوران اوج کارش در انیمیشن سریالی «سیمپسونها» نوشته شده و یکی از بزرگترین ستارههای مهمان این اثر یعنی فیل هارتمن را نیز درون خودش دارد.
فیل هارتمن در این اثر صداپیشگی فروشنده دورهگردی را برعهده دارد که موفق میشود ساکنین اسپرینگفیلد را متقاعد کند تا روی یک سیستم مونوریل بسیار گرانقیمت و بسیار خطرناک سرمایهگذاری کنند، سیستمی که واقعاً به آن نیازی نیست. نگرانیهای مارج مورد توجه قرار نمیگیرد و مونوریل نیز به شکلی اجتنابناپذیر حادثهای وحشتناک را رقم میزند. این قسمت هم خودمختاری مارج و هم ابتکار او برای کم کردن اجماع عمومی و ابراز نظر مخالف را نشان میدهد.
فصل پنجم – قسمت ۲ – محصول سال ۱۹۹۳
یکی دیگر از قسمتهای تقلید شده از فیلمها در فصل پنجم سریال پخش شد که Cape Feare نام داشت و تقلیدی از فیلم کلاسیک مهیج و ترسناک Cape Fear ساخته مارتین اسکورسیزی و با بازی رابرت دنیرو بود. در این قسمت، شرورترین ساکن اسپرینگفیلد یعنی قاتل سریالی سایدشو باب با صداپیشگی کلسی گرامر از زندان فرار میکند تا بتواند انتقام خودش را از دشمن اصلیاش یعنی بارت بگیرد.
نگرانی بارت نسبت به بازگشت سایدشو باب در ابتدا باعث خلق لحظات بامزه و جالبی میشود اما در انتهای داستان که زندگی خانواده سیمپسون در خطر است، یکی از معدود مواردی است که این سریال واقعاً میخکوب کننده و مهیج بوده است.
فصل ششم – قسمت ۱۳ – محصول سال ۱۹۹۵
در یکی دیگر از قسمتهای فلشبک عالی، هومر منشأ عضو نوزاد خانواده سیمپسون را توضیح میدهد، آن هم پس از اینکه لیسا متوجه میشود هیچ عکسی از کودکی مگی وجود ندارد. این قسمت از این انیمیشن سریالی تحت عنوان And Maggie Makes Three از ترک کار هومر از نیروگاه برق اسپرینگفیلد تا شورش پلیس را شامل میشود و نشان میدهد که تولد مگی بسیار آشفتهتر از آن چیزی بوده که بارت یا لیسا تصور میکردند.
این قسمت بار دیگر عشق هومر نسبت به خانوادهاش را برجسته میکند چرا که او پس از وقت گذراندن با مگی عاشق او میشود. نظرات مشمئزکننده بارت در حین بیان داستان توسط هومر نیز بسیار سرگرمکننده هستند.
فصل هفتم – قسمت ۲۱ – محصول سال ۱۹۹۶
این قسمت بسیار سریع با الهام از فیلمهای مستقلی از دهه ۹۰ میلادی همچون فیلم Slacker و Pulp Fiction ساخته شده و توانسته ۲۲ ماجراجویی کوچک با شخصیتهای مختلفی از سیمپسونها را درون یک قسمت جای بدهد که همگی در یک خط داستانی روان جای گرفتهاند.
این قسمت تحت عنوان ۲۲ Short Films About Springfield آنقدر عالی بود که تقریباً الهامبخش ساخت یک نسخه فرعی از انیمیشن سریالی «سیمپسونها» شده بود. پس از اینکه این قسمت به دلیل روش مبتکرانهاش برای ترکیب کاراکترهای پسزمینه در اسپرینگفیلد در بین مخاطبان به محبوبیت بسیار زیادی رسید، تهیهکننده جاش واینستاین اظهار داشته بود که آنها احساس میکردند که کاراکترهای فرعی متعددی در اختیار دارند که میتوانند داستانهای کاملی از آنها را بازگو کنند.
فصل هشتم – قسمت ۱۰ – محصول سال ۱۹۹۷
انیمیشن سریالی «سیمپسونها» در طول پخش خود شخصیتهای متعددی از آثار دیگری همچون The Critic، Family Guy، Bob’s Burgers و American Dad! را به تصویر کشیده و این در حالی است که قسمت ۱۰ فصل هشتم تحت عنوان The Springfield Files همچنان یکی از بهترین و سرگرمترین موارد به شمار میرود.
این قسمت همانطور که از نامش پیدا است، نهتنها با حضور ستارههای سریال The X-Files یعنی دیوید دوچونی و جیلیان اندرسون است بلکه فرمتی شبیه به یکی از قسمتهای این سریال را نیز دارد و در آن، هومر با یکی بیگانه روبهرو میشود. با وجود اینکه برخی از قسمتهایی این اثر که فراتر از خطوط آشناپنداری میروند، موفق نیستند اما این قسمت علمی تخیلی جالبتوجه بوده است.
فصل نهم – قسمت ۱ – محصول سال ۱۹۹۷
فصل نهم انیمیشن سریالی «سیمپسونها» شروعی بر کاهش کیفیت این اثر است. قسمت The Principal and the Pauper نمونهای آشکار از این موضوع است. در این قسمت، کاراکترهای دوستداشتنی و محبوب طرفداران شروع به انجام کارهایی کردند که دیگر واقعبینانه احساس نمیشد.
با این حال، هیچکدام از این نگرانیها در اولین قسمت فصل نهم تحت عنوان The City of New York vs. Homer Simpsons وجود نداشت. این قسمت کارهای خندهداری را نشان میدهد که خانواده سیمپسون به هنگان رفتن به تعطیلاتی به شهر نیویورک انجام میدهد.
فصل دهم – قسمت ۹ – محصول سال ۱۹۹۸
در حالی که فصل دهم به جبران برخی از اشتباهاتی که در فصل قبلی انجام شده بود، کمک کرده اما این مسئله را نیز نشان داد که اوج انیمیشن سریالی «سیمپسونها» سپری شده است. یکی از مسائلی که این اثر با آن مواجه شده بود، آوردن ستارههای مهمان برای نقشهای کوتاه و جزئی بود، مواردی که دیگر سرگرمکننده و خندهدار نبودند.
با این حال، قسمت Mayored to the Mob این فرصت را در اختیار مارک همیل قرار داد تا نقش خودش را در یک ماجراجویی خلاقانه و تحقیرآمیز مرتبط با جنگ ستارگان و پس از انتشار اولین تریلر فیلم Star Wars: Episode I- The Phantom Menace بازی کند. در این قسمت، وقتی انبوهی از طرفداران به سمت مارک همیل هجوم میآورند، هومر به محافظ شخصی وی تبدیل میشود.
فصل یازدهم – قسمت ۲۲ – محصول سال ۲۰۰۰
یازدهمین فصل از انیمیشن سریالی «سیمپسونها» مهمترین شکاف در کیفیت بین فصلها در تاریخ این اثر را رقم زد. مقدمات قسمتها به طور فزایندهای پوچ شدند و این اثر دیگر آن حس مرتبط و ملموس نسبت به آگاهی اجتماعی را نداشت و این در حالی بود که در همین زمان، آثار دیگری همچون Family Guy و South Park توانستند برجسته شوند.
با این حال، انیمیشن سریالی «سیمپسونها» هرگز از خندیدن به اشتباهان خودش هراسی نداشته است. این قسمت از اثر که حس و حال شبیه به فیلمهای پشتصحنه داشته و Behind the Laughter نام دارد، شبیه به برنامههایی است که در نسخههای ویدیویی فیلمها و سریالها گنجانده میشوند.
فصل دوازدهم – قسمت ۱۸ – محصول سال ۲۰۰۱
فصل دوازدهم انیمیشن سریالی «سیمپسونها» نیز کم نور و بدون زرقوبرق بود و احساس میشد که داستان بسیاری از قسمتهای این فصل بهخوبی به تصویر کشیده نشدند. در همین راستا نیز قسمت Homer vs. Dignity نقطه پایینی برای این فصل به شمار میرفت. این قسمت کاری جز خندیدن به بدبختی هومر انجام نداد.
با این حال، قسمت Trilogy of Error بار دیگر از فیلمهای مستقل الهام گرفت و به روشی مبتکرانه داستانی ساده را از سه منظر متفاوت بیان کرد که در نهایت به یک نقطه میرسند. جستجوی بارت برای آتشبازیهای غیرقانونی، تلاش لیسا برای برنده شدن در نمایشگاه علمی و قطع شدن تصادفی انگشت هومر همگی بهخوبی در این قسمت در کنار هم قرار گرفتند.
فصل سیزدهم – قسمت ۱۰ – محصول سال ۲۰۰۲
در حالی که رابطه هومر و مارج همیشه یک رابطه مناقشهبرانگیز بوده اما عشق آنها نسبت به یکدیگر چیزی است که انیمیشن سریالی «سیمپسونها» را به جلو سوق میدهد. برخی از فصلهای بعدی نیز لحظاتی را به نمایش گذاشتند که این زوج همیشه در حال دعوا هستند اما قسمت Half Decent Proposal بهخوبی نشان داد که هومر برای تضمین ادامه ازدواج خودشان حاضر است هر کاری انجام بدهد.
وقتی عشق قدیمی مارج از دبیرستان یعنی آرتی زیف با صداپیشگی جان لویویتز از راه میرسد و سعی دارد مارج را با خودش همراه کند، هومر باید ثابت کند که زندگی مشترک آنها شادتر از هر چیزی است که آرتی میتوانست به او بدهد.
فصل چهاردهم – قسمت ۷ – محصول سال ۲۰۰۳
معلم مدرسه ابتدایی اسپرینگفیلد باب یعنی ادنا کراباپل بدخلق با صداپیشگی ماریسا والاس یکی از شخصیتهای کمتر مورد توجه قرار گرفته انیمیشن سریالی «سیمپسونها» است. ادنا مجبور میشود شوخیهای بیپایان بارت را تحمل کند و به نظر میرسد که بارت قصد دارد تا زندگی او را دشوار کند. این قسمت که Special Edna نام دارد، لحظهای نادر از همدلی بین آنها را نشان میدهد. بارت، ادنا را برای جایزه معلم سال نامزد کرده و برای لحظهای کوتاه این کار حسی صادقانه دارد.
با این حال، در ادامه مشخص میشود که این یک شوخی طولانی دیگری است که خانواده سیمپسونها را برای یک تعطیلات مجلل به اورلاندوی فلوریدا میبرد. این قسمت همچنین با حضور کوتاه و خندهداری از خواننده لیتل ریچارد است.
فصل پانزدهم – قسمت ۱ – محصول سال ۲۰۰۳
انیمیشن سریالی «سیمپسونها» قالب بسیار خوب و جا افتادهای دارد که هر قسمت از آن پیروی میکند، البته بهاستثنای قسمتهای فصل هالووین. هر فصل شامل یک قسمت Treehouse of Horror است که روی سه ماجراجویی کوچک متمرکز هستند و به تقلید و تمسخر کلیشههای رایج و محبوب ژانر وحشت میپردازند.
اگرچه برخی از این قسمتها به تحقیر فیلمهای ترسناک اخیر پرداختند اما قسمت Treehouse Of Horror XIV نشان داد که این اثر میتواند بازتابی از تاریخ گستردهتری از سرگرمی را نشان بدهد. از جمله سوژههایی که در این قسمت مورد توجه قرار میگیرند، میتوان به فرانکشتاین سال ۱۹۳۱، قسمتی از سریال The Twilight Zone و همچنین نسخهای متفاوت از مرگ یا همان The Grim Reaper اشاره کرد.
فصل شانزدهم – قسمت ۱۶ – محصول سال ۲۰۰۵
نلسون مونتز قلدر یکی دیگر از شخصیتهای کمتر مورد توجه قرار گرفته در انیمیشن سریالی «سیمپسونها» است و شخصیتی است که از زمان معرفی اولیه خودش در فصلهای ابتدایی به طور قابلتوجهی توسعهیافته است. این در حالی بود که انیمیشن سریالی «سیمپسونها» در ابتدای قرن بیست و یکم کمی کهنه احساس میشد چراکه بسیاری از خطوط داستانی روی شخصیتهایی متمرکز شده بودند که قبلاً بهخوبی به آنها پرداخته شده است.
با این حال، دیدن قسمتی که کل داستان را به نلسون اختصاص داده و جنبه همدلتری از او را به تصویر کشیده، بسیار خوب بود. وقتی که او احساس میکند که فرزندانش دیگر قدر او را نمیدانند، مارج شروع به تبدیل شدن به یک شخصیت مادرانه در زندگی نلسون میکند.
فصل هفدهم – قسمت ۸ – محصول سال ۲۰۰۵
کلسی گرامر در طول پخش انیمیشن سریالی «سیمپسونها» چندین مرتبه صداپیشگی شخصیت سایدشو باب را برعهده داشته است اما قسمت اختصاصی و برجسته The Italian Bob توانست شرورترین نقشه شیطانی این قسمت را به نمایش بگذارد.
وقتی باب زندگی جدیدی برای خودش در ایتالیا ایجاد کرده، با خانواده سیمپسونها همدردی میکند اما وقتی جزئیاتی از گذشته او آشکار میشوند، رؤیاهای او از بین میروند. همین نیز زمینه را برای باب فراهم میکند تا بار دیگر برای کشتن بارت تلاش کند، مأموریتی که از ابتدا محکوم به شکست بوده است.
فصل هجدهم – قسمت ۲۱ – محصول سال ۲۰۰۷
وقتی انیمیشن سریالی «سیمپسونها» به تقلید از سبک دیگر سریالها میپردازد، واقعاً سرگرمکننده است. قسمت ۲۴ Minutes نیز از سریال جنایی بسیار محبوب ۲۴ تقلید میکند و همان سبک رخ دادن اتفاقات به صورت زمان واقعی را در پیش میگیرد. این یک وقفه بسیار جالب از قالب معمولی قسمتهای این انیمیشن سریالی بود و داستان شخصیت لیسا را دنبال میکرد که در جستجوی پیدا کردن بمبی مرموز است که قرار است در مدرسه ابتدایی اسپرینگفیلد منفجر شود.
به لطف حضور کیفر ساترلند و مری لین راجسکوب در نقشهای جک بائر و کلویی اوبرایان از سریال ۲۴، این قسمت از فصل هجدهم انیمیشن سریالی «سیمپسونها» بسیار ارتقا پیدا کرده بود و جالب به نظر میرسید.
فصل نوزدهم – قسمت ۹ – محصول سال ۲۰۰۷
اکران فیلم The Simpsons Movie در سال ۲۰۰۷ میلادی سبب شد تا این انیمیشن سریالی با انرژیای تازه احیا شود. این فیلم اهمیت ازدواج هومر و مارج را برجسته کرد که در رمانتیکترین قسمت فصل نوزدهم با عنوان Eternal Moonshine of The Simpson Mind نیز به آن پرداخته شد.
این قسمت تقلیدی از فیلم Eternal Sunshine of the Spotless Mind است و هومر را نشان میدهد که از خود میپرسد آیا او قادر بوده که به مارج آسیب بزند. نگرانیهای او باعث میشوند تا او به خاطرات آزاردهنده گذشتهاش نگاه کند و به دنبال حقیقی در پشت چشم سیاه و مرموز همسرش باشد.
فصل بیستم – قسمت ۲۱ – محصول سال ۲۰۰۹
قسمت Coming to Homerica ثابت کرد که انیمیشن سریالی «سیمپسونها» همچنان میتواند به موضوعات مدرن بپردازد و این قسمت نیز حتی امروزه نسبت به سال ۲۰۰۹ از اهمیت بیشتری برخوردار است. قسمت پایانی فصل بیستم به بررسی به هرجومرج کشیده شدن اسپرینگفیلد پس از ورود مهاجران از شهر همسایه و شروع مسمومیت غذایی از همبرگرهای گیاهی جدید را نشان میدهد.
این قسمت توانست به مفاهیمی همچون اجرای خودسرانه قانون، ناآرامی اجتماعی و بحران مهاجرت به شیوهای متفاوت بپردازد و در عین حال، ارجاعات سرگرمکننده و جالب از فیلم کلاسیک Coming to America با بازی ادی مورفی را درون خودش بگنجاند.
فصل بیست و یکم – قسمت ۲ – محصول سال ۲۰۰۹
اگرچه آشکار شد که همدلی بارت نسبت به خانم کرابپل در قسمت Special Edna تنها یک شوخی طولانی بوده اما این پسر کوچک خانواده سیمپسونها در قسمت Bart Gets A ‘Z شروع به نشان دادن محبت واقعی نسبت به معلمش در مدرسه ابتدایی اسپرینگفیلد کرد.
یکی از شوخیهای بارت اشتباه پیش رفت و منجر به پایان کار خانم کرابپل شد و همین نیز سبب شد تا بارت با عواقب اعمال نادرست خودش روبهرو شود. این قسمت بارت را در موقعیت جالبی قرار میدهد و او را ناجی خانم کرابپل نشان میدهد. او مجبور میشود تا طرح جدیدی را به اجرا در بیاورد تا خانم کرابپل بتواند شغل خودش را پس بگیرد.
فصل بیست و دوم – قسمت ۱ – محصول سال ۲۰۱۰
در گذشته نیز انیمیشن سریالی «سیمپسونها» درون خودش آهنگهای اورجینالی را داشته است اما قسمت Elementary School Musical برخی از بهترین آهنگهای این اثر را به نمایش گذاشته است. این قسمت داستان لیسا را دنبال میکند که در یک کمپ تئاتر شرکت میکند و جایگاهش بهعنوان یک هنرمند را مییابد.
با وجود شادی اولیهاش، لیسا مجبور میشود تا این واقعیت غمانگیز را بپذیرد که اکثریت نوازندگان و بازیگران مورد علاقه او نمیتوانند علایق خودشان را به یک حرفه تمام وقت تبدیل کنند. این یک اظهار نظر بسیار سرگرمکننده درباره ماهیت صنعت نمایش است و با حضور ستارگانی همچون لیا میشل، امبر رایلی و کوری مونتیث است.
فصل بیست و سوم – قسمت ۹ – محصول سال ۲۰۱۱
قسمت Holidays of Future Passed بهترین قسمت انیمیشن سریالی «سیمپسونها» پس از دوران طلایی آن به شمار میرود و از بسیاری از جهات میتوانست راهی عالی برای پایان نمایش باشد. این قسمت داستان را به سالهای آینده میبرد که در آن، لیسا با میلهاوس ازدواج کرده، مگی یک موزیسین محبوب است و بارت نیز یک پدر طلاق گرفته مشکلدار است.
این قسمت خانواده سیمپسون را برای یک فصل تعطیلات دلنشین گرد هم میآورد و حتی با حضور ابی است که بدن یخزدهاش توسط هومر بیرون آورده میشود. همه قسمتهای فلشفوروارد جالب نیستند اما این قسمت واقعاً قسمتی جذاب و دلنشین بوده است.
فصل بیست و چهارم – قسمت ۱۰ – محصول سال ۲۰۱۳
بارت هرگز یک دانشآموز کامل و خوب نبوده اما قسمت A Test Before Trying او را وادار کرد تا مهارتهای تحصیلی خودش را به کار بگیرد، آن هم در حالی که مدرسه ابتدایی اسپرینگفیلد در معرض تعطیل شدن قرار دارد. بارت قبل از یک امتحان مهم از کلاس خارج میشود و حالا باید در این امتحان شرکت کند و قبولی او در این امتحان، سرنوشت مدرسه را تعیین میکند.
دیدن بارت در یک موقعیت مسئولیتپذیر همیشه خندهدار است اما او سرانجام پس از یک کابوس واضح شروع به جدی گرفتن وظیفه خودش میکند. همین نیز یک سناریوی بسیار جالب خلق کرده که در آن، بار مجبور میشود سخت کار کند و درس بخواند.
فصل بیست و پنجم – قسمت ۱ – محصول سال ۲۰۱۳
پس از تقلید بسیار موفقیتآمیز از سریال The X-Files و سریال ۲۴، انیمیشن سریالی «سیمپسونها» این بار به سراغ ساخت قسمتی با مضمون سریال Homeland رفت که عنوان آن Homerland است. این قسمت حول محور لیسا است که فکر میکند پدرش با یک شبکه تروریستی در ارتباط است.
در حالی که کاملاً پوج به نظر میرسد اما این قسمت لیسا را در سناریوی طنزی قرار میدهد که در آن، او باید به مزخرفاتی گوش بدهد که از دهان هومر بیرون میآید. کریستین ویگ در این اثر در صداپیشگی یک مأمور افبیآی را برعهده دارد.
فصل بیست و ششم – قسمت ۶ – محصول سال ۲۰۱۴
پس از محبوبیت انیمیشن سریالی «سیمپسونها»، مدیر اجرایی این اثر یعنی مت گرونینگ با چندین انیمیشن سریالی دیگر همچون Futurama نیز توانست به موفقیت دست پیدا کند. در حالی که انیمیشن سریالی Futurama از لحاظ سبک انیمیشن مشابه انیمیشن سریالی «سیمپسونها» است اما فرض داستانی علمی تخیلی دارد و در آیندهای دور جریان دارد. در قسمت Simpsorama نیز این دو سریال در کنار هم قرار گرفتند.
در نتیجه نیز کاراکترهایی از سیمپسونها در قسمت پایانی فصل هفتم انیمیشن سریالی Futurama تحت عنوان Meanwhile حضور پیدا کردند. این در حالی است که مت گرونینگ در حال توسعه سریال جدید Futurama برای سرویس آنلاین هولو است.
فصل بیست و هفتم – قسمت ۱۵ – محصول سال ۲۰۱۵
فیلمبازان در سال ۲۰۱۴ درگیر ظهور سریع فیلم Boyhood و حضور پررنگ آن در فصل جوایز بودند. این فیلم درام و درباره به بلوغ رسیدن از ریچارد لینکلیتر بهعنوان پیشتازی در رقابت جوایز اسکار برای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه اورجینال در نظر گرفته میشد. با این حال، فیلم Birdman موفق شد تا هر سه جایزه را به دست بیاورد.
با این حال، این سبب نشد تا فیلم Boyhood اهمیت فرهنگی خودش را از دست بدهد و در همین راستا نیز قسمت Barthood از انیمیشن سریالی «سیمپسونها» به تقلید از این فیلم ساخته شده بود. این قسمت رشد بارت را به تصویر میکشد و در آن به شکلی خلاقانه از فلشبک استفاده شده است.
فصل بیست و هشتم – قسمت ۴ – محصول سال ۲۰۱۶
فصلهای بعدی انیمیشن سریالی «سیمپسونها» با استفاده از رسانههای تعاملی توانستند جنبههای خلاقانه و جسورانهای را تجربه کنند. قسمت Treehouse of Horror XXVII با اضافه کردن یک تجربه واقعیت مجازی تعاملی توانست فضای سنتی این اثر را متحول کند.
این قسمت نشان داد که انیمیشن سریالی «سیمپسونها» همیشه به دنبال آن است تا روندهای جدید در دنیای فناوری را مسخره کند. این قسمت همچنین یک بخش پسا آخرالزمانی شبیه به فیلم Mad Max: Fury Road دارد و همچنین داستانی شبیه به فیلمهای جاسوسی کلاسیکی همچون فیلم Goldfinger از فرنچایز جیمز باند را درون خودش به نمایش میگذارد.
فصل بیست و نهم – قسمت ۲۱ – محصول سال ۲۰۱۸
مرگ ماد فلاندرز که همسر وفادار همسایه مهربان هومر یعنی ند بود، یکی از جنجالیترین قسمتهای انیمیشن سریالی «سیمپسونها» بوده است. در حالی که سیمپسونها همیشه مضامین تاریکی را ارائه میدهد و لحظات تکاندهندهای را درون خودش دارد اما مرگ دائمی یکی از شخصیتها واقعاً دور از ذهن بود. شخصیت ماد در قسمت Flanders’ Ladder به شکلی شبح مانند حضور داشت.
این اولین حضور این شخصیت پس از مرگش در قسمت Alone Again, Natura-Diddily از فصل یازدهم بوده است. این قسمت نشان داد که انیمیشن سریالی «سیمپسونها» حداقل توانسته برخی از انتقادهایی که نسبت به آن وجود داشته را تصدیق کند.
فصل سیام – قسمت ۱ – محصول سال ۲۰۱۸
قسمت ابتدایی فصل سیام تحت عنوان Bart’s Not Dead یکی دیگر از تقلیدهای الهام گرفته شده از جریانات هالیوود است و بر اساس موفقیت فیلمهای ساخته شده حول محور ایمان و بر اساس داستانهای واقعی است. پس از اینکه بارت شواهدی مبنی بر یک معجزه را جعل کرد، یک استودیوی مسیحی با او تماس گرفت تا حق استفاده از داستان او برای یک فیلم مذهبی را به دست بیاورد.
این قسمت هدفی آشکار نسبت به فیلم God’s Not Dead یا فیلم Miracles of Heaven دارد که ظاهراً بر اساس رویدادهای واقعی ساخته شدهاند. این قسمت نشان داد که انیمیشن سریالی «سیمپسونها» همچنان از جوانبی برخوردار است که دیگر انیمیشنها فاقد آن هستند.
فصل سی و یکم – قسمت ۸ – محصول سال ۲۰۱۹
از زمان پخش فصل دوم، انیمیشن سریالی «سیمپسونها» در فصل هالووین همیشه قسمتهای Treehouse of Horror را پخش میکرد. با این حال، فصل سی و یکم با استفاده از این قالب در قسمتی با مضمون شکرگزاری فرمول همیشگی خود را تغییر داد. به طور کلی، قسمتهای مربوط به جشن Thanksgiving در این انیمیشن سریالی بیشتر احساسی هستند ولی به تصویر کشیده شدن این جشن با موضوعات وحشتناک توانست بسیار جالب و تازه باشد.
این قسمت سه بخش کوتاه دارد که در واقع وحشتناکتر از اکثر قسمتهای مخصوص هالووین اخیر انیمیشن سریالی «سیمپسونها» بودند. این قسمت با عنوان Thanksgiving of Horror تقلیدهایی از فیلم Apocalypto، سریال Black Mirror و فیلم Alien را نیز درون خودش داشته است.
فصل سی و دوم – قسمت ۲۲ – محصول سال ۲۰۲۱
مو یکی از شخصیتهای بیآزار در انیمیشن سریالی «سیمپسونها» به شمار میرود اما این بدان معنا نیست که او چند ترفند در آستین خود ندارد، ترفندهایی که آنها را برای سالها مخفی کرده است. مو فاش میکند که او عضو یک جامعه مخفی از متصدیهای بار است که اسرار مهمانان خودشان را جمعآوری میکنند و از دانش خود از اسپرینگفیلد برای افشای اسرار شخصیتهای مختلف استفاده میکند. این قسمت ارجاعات زیادی به فرنچایز John Wick داشت. در این قسمت، مو در یک جلسه مخفیانه با دیگر متصدیها در هتلی مرموز به نام The Confidential شرکت میکند.
فصل سی و سوم – قسمت ۱۲ – محصول سال ۲۰۲۲
در جوایز امی، انیمیشن سریالی «سیمپسونها» توانسته بهدفعات متعدد نامزد دریافت جایزه شود و این در حالی است که جوایز متعددی را نیز به دست آورده است به طوری که بعید است انیمیشن سریالی دیگری بتواند به رکورد آن برسد. این انیمیشن سریالی تاکنون ۳۲ بار نامزد جایزه برجسته امی شده که قسمت Pixelated and Afraid از فصل سی و سوم نیز آخرین نامزد آن بوده است.
این قسمت واقعاً شایسته نامزد شدن برای جایزه امی بوده و توانسته تقلیدی بسیار خوب از رئالیتی شوهایی همچون Naked and Afraid را به نمایش بگذارد که در آن، هومر و مارج در جنگلی ترسناک به دام افتادهاند و حالا باید از مهارتهای بقا خود استفاده کنند تا زنده بمانند.
فصل سی و چهارم – قسمت ۶ – محصول سال ۲۰۲۲
در جدیدترین بخش از Treehouse of Horror، انیمیشن سریالی «سیمپسونها» سبک انیمیشن خودش را تغییر داد. علاوه بر سکانس پایانی کامپیوتری، بخش کوتاه Death Tome به تقلید از سبک انیمه سریالی Death Note ساخته شده است.
انیمیشن سریالی «سیمپسونها» نهتنها به تقلید از دیگر آثار میپردازد بلکه ارجاعاتی نیز به قسمتهای قدیمی و کلاسیک خودش دارد که در این قسمت به قسمت Marge vs. The Monorail و قسمت Lisa’s Rival اشاره شده است. این کار راه بسیار خوبی برای قدردانی از طرفداران وفاداری است که این انیمیشن سریالی را از همان ابتدا تماشا میکنند.
در این مطلب به معرفی بهترین قسمت از هر فصل از انیمیشن سریالی «سیمپسونها» پرداختیم. نظر شماره در این باره چیست؟
منبع: collider
منبع: https://gamefa.com/987058/the-simpsons-best-episode-every-season/