
بروزرسانی: 04 اردیبهشت 1404
تاثیرگذارترین نبردهای تاریخ سرزمین وستروس
او به سبب نقشه های هوشمندانه خود موفق شد تا اشراف زادگان دورن را تسلیم خود کرده و حکومت آن ها را ساقط نماید؛ اما مردم این سرزمین از اطاعت وی سر باز زده و شورش گسترده ای را رقم زدند که باعث شد تا دیرون و افرادش از دورن عقب نشینی نمایند. با این حال عمر دیرون بسیار کوتاه بود؛ زیرا به اواسطه اطرافیانش مورد خیانت قرار گرفت و ترور شد. پس از این واقعه تمامی نیروهای ارتش تارگرین از سرزمین دورن به بیرون رانده شده و تلفاتی حدود 60 هزار نفر را متحمل شدند. پس از این رویداد، بالور مقدس وارد عمل شد و پیمان صلحی را انعقاد کرد که موجب حفظ پادشاهی تارگرین شده و صلح و آرامش را به هفت پادشاهی بازگرداند.
در زمان حیات جیهیریس تارگرین اول، سرزمین وستروس وارد یک آرامش کامل شده بود که از وقوع هر نوع درگیری جلوگیری می کرد. او به واسطه سلطنت طولانی و خردمندانه خود صلح و دوستی را به مردم بازگردانده بود. با این حال مرگ او باعث شد تا خاندان تارگرین جرقه آتش افروزی های خود را بزنند.
با این حال این موجودات مخوف و قدرتمند به صورت مستقل عمل کرده و بر علیه هر دو جبهه وارد جنگ شدند که باعث پدید آمدن زمستانی طاقت فرسا شد که یک نسل کامل به طول انجامید. واقعه ای که به عنوان شب طولانی از آن یاد شده و به مانند یک آخرالزمان برای سرزمین وستروس شناخته می شود.
فتح وستروس توسط خاندان تارگرین

جنگ های چندجانبه مردم دورن

پس از این که اگان به ناچار مجبور شد تا تعهدنامه صلحی را با مردم دورن امضا نماید، اما دورنی ها به هیچ عنوان رنگ و بوی آرامش را به خود ندیدند. زیرا آن ها درگیر جنگ های چندجانبه بسیاری شدند که اگر چه مقیاس بزرگی نداشت، اما تعداد آن بسیار زیاد بود و تمام مرزهای دورن را به خود درگیر کرده بود.
در دنیای نغمه آتش و یخ، تمامی انسان ها در قاره ای تحت عنوان ایسوس به زندگی مشغول بودند که به دور از سرزمین وستروس می باشد. در زمان حیات نخستین جوامع بشری، سرزمین وستروس خانه موجوداتی بسیار عجیب و غریب و منحصر به فرد همچون غول ها و فرزندان جنگل بود.
شورش بلک فایر

پس از تسلط کامل بر شش پادشاهی سرزمین وستروس، اگان فاتح در تلاش بود که آخرین حکومت تحت عنوان دورن را نیز به سلطه خود دربیاورد. با وجود این که مردم دورن از سلاح اژدها بی بهره بودند، اما با رشادت های خود موفق شدند تا در برابر امپراطوری تارگرین مقاومت کرده و تسلیم خواسته های آن ها نشوند.
پس از گذشت نبرد سهمیگنی که موجب نجات بشریت شده بود، انسان ها در کنار فرزندان جنگل به زندگی صلح آمیز خود مشغول بودند و وسرزمین وستروس به صدها پادشاهی کوچک تبدیل شده که هر یک مشغول درگیری های کوچک و بزرگ خود بودند.
فتح استپ استون

نبرد شب طولانی

شورش بیلون گریجوی

به نظر شما مهم ترین نبردی که در سرزمین وستروس به وقوع پیوسته است، چه نام دارد؟ در طی سال های پیش رو کدام یک از جنگ های نام برده شده را می توانیم در مدیوم تلویزیون مشاهده نماییم؟ نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.
در طی این نبرد که تمام نیروهای نام برده شده تا مرز قتل عام پیش رفتند، آریا استارک موفق شد تا پادشاه شب را از بین برده تا تمام ارتشش نابود شوند. اتفاقی که از به وقوع پیوستن یک شب طولانی دیگر جلوگیری کرد و جهان را برای همیشه نجات داد.
منبع: CBR
منبع: https://gamefa.com/863770/house-of-the-dragon-every-war-in-westeros-history-in-chronological-order/
حمله همه جانبه آندال ها

رقص اژدهایان

یکی از نبردهای سهمگین تاریخ سرزمین وستروس و یکی از وقایع نمادین و حماسی جرج مارتین رقص اژدهایان نام دارد که به زودی در سریال House of the Dragon به وقوع خواهد پیوست. نبردی که پس از مرگ ویسریس تارگرین برای انتخاب جانشین وی رخ داده و این خاندان را به دو گروه تقسیم می کند.
قیام رابرت به چند دلیل به وقوع پیوست: نخست آن که شکوه خاندان تارگرین رو به افول بود و سلطنت ایریس دوم نیز اختلافات داخلی و خارجی گسترده ای را برانگیخت که یک دو دستگی عظیم را در سرزمین وستروس ایجاد کرد. از سمت دیگر نیز ازدواج پنهانی ریگار تارگرین و لیانا استارک جرقه پایانی این قیام را برانگیخت که منجر به وقایعی شد که هیچ راه برگشتی نداشت.
با این حال باید بدانید که این سرزمین جنگ های خشونت بار زیادی به خود دیده که آن چنان در مجموعه های تلویزیونی مورد اشاره قرار نگرفته است. جنگ هایی که در تمام طول تاریخ چند هزار ساله سرزمین وستروس در نقاط مختلف آن به وقوع پیوسته و موجب تغییرات گسترده ای در این قاره خونین گشته است. به همین دلیل نیز در این مقاله قصد داریم تا نگاهی به تمامی نبردهای مهم سرزمین وستروس داشته باشیم و وقایع آن را به ترتیب تاریخ به وقوع پیوستنشان، مورد بررسی قرار دهیم.
جرج آر. آر. مارتین (George R. R. Martin) با نگارش حماسه “نغمه آتش و یخ” جهانی را خلق کرد که میزبان اتفاقات مختلفی بوده و مملو از وقایع تاریخی مهمی می باشد که خوانندگانش را غرق در خود کرده است. تازه ترین سریال از این فرنچایز که House of the Dragon نام دارد، بر پایه یکی از سهمگین ترین نبردهای تمام تاریخ وستروس بنا شده که نه تنها باعث سقوط خاندان تارگرین می شود، بلکه تاثیرات بسیار بزرگی نیز بر آینده سرزمین وستروس می گذارد که در سریال Game Of Thrones شاهد برخی از نشانه های آن بودیم.
جنگ های مرتبط با حکومت آندال ها

نبرد بزرگ

وایت واکرها پس از هزاران سال زندگی در سایه، از شمالی ترین و سردسیرترین منطقه وستروس جنگ را آغاز نموده و با قتل عام مردم آن سوی دیوار، به مرور زمان ارتشی عظیم و غیرقابل توقف را ایجاد نمودند که هیچکس توانایی رویارویی با آن ها را نداشت. پس از این که جان اسنو از این قضیه مطلع شد، با متحد نمودن تمام مردم وستروس، قوای عظیمی را در قلعه وینترفل مستقر کرد تا بتواند از پیشروی شاه شب به جنوب وستروس جلوگیری نماید. قوایی متشکل از نیروهای خاندن های شمال وستروس، جزایر آهن، مردم آن سوی دیوار، داوطلبین ارتش لنیستر و تمام قوای دنریس تارگرین، انسان هایی بودند که برای نجات بشریت در کنار یکدیگر قرار گرفته و برای بزرگ ترین نبرد تاریخ این سرزمین آماده می شدند.
پس از به قدرت رسیدن اگان تارگرین دوم، اوضاع چندان برای سرزمین وستروس مساعد نبود؛ زیرا نه تنها اگان چهارم لیاقت حکم رانی بر هفت پادشاهی را نداشت، بلکه تنها به خواسته های شخصی خود اهمیت می داد و کنترل امور را از دست داده بود.
شورش رابرت باراتیون را می توان مهم ترین واقعه سرزمین وستروس پس از دوران اگان فاتح خطاب کرد که دوران چند صد ساله حکومت تارگرین ها را برای همیشه پایان داد و آغازگر دوران جدیدی در این سرزمین شد که در سریال Game of Thrones مشاهده کردیم.
در طی این جنگ های پرتعداد، صلح و آرامش این قاره برای مدتی طولانی سلب شد و هیچ پادشاهی از وقوع جنگ و خونریزی در امان نبود. استورملندز مرزهای خود را تا سرزمین دورن و ریچ گسترش داد و مشغول تسلط قدرت خود بود. از سوی دیگر نیز ریورلندز به طور مداوم بین حکومت های مختلف دست به دست می شد. در اواخر این دوره پرآشوب، جزایر آهن به یک اقتدار نسبی دست یافت و قدرتمندترین پادشاهی آن زمان لقب گرفت.
در هنگام ورود نخستین انسان ها به سرزمین وستروس آن ها شروع به نابودی درختان مقدسی کردند که برای فرزندان جنگل به عنوان عبادت گاه محسوب می شد. این عمل ساکنین جدید وستروس موجب جنگی خانمان سوز میان آن ها و فرزندان جنگل شد که به نوعی رویارویی جادو و تکنولوزی های نوین آن زمین نخستین انسان ها بود. این نبرد تا جایی پیش رفت که انسان ها مجبور شدند تا قوانین سرزمین جدید را پذیرفته و موجب ایجاد صلحی پایدار شوند. صلحی میان فرزندان جنگل و انسان ها که تا هزاران سال دوام آورد و موجب تغییر فرهنگ مردم آن زمان وستروس شد.
در طی یک حمله غافلگیرانه، آن ها ناوگان دریایی لنیستر را نابود کرده و رابرت را برای مقابله با گریجوی ها از طریق دریا فلج کردند. با وجود این که در آغاز نبرد آن ها پرقدرت ظاهر شدند، اما به سرعت برتری خود را از دست داده و نیروهایشان توسط اتحاد باراتیون، لنیستر و استارک تار و مار شدند. با وجود این که بیلون گریجوی هم چنان حاکمیت خود را حفظ نمود، اما فرزندش به عنوان گروگان در نزد استارک ها باقی ماند و مورد تحقیر قرار گرفت.
قیام رابرت و نبرد ترایدنت

در حالی که پنج پادشاه برای کسب خواسته های خود وارد نبرد شده بودند، وضعیت باقی بخش های وستروس نیز دچار تغییر شد؛ زیرا نگهبانان شب وارد درگیری با پادشاه آن سوی دیوار شدند که می توانست معادلات قدرت در وستروس را تغییر دهد. از سوی دیگر دنریس تارگرین نیز با فراهم نمودن قوایی بسیار عظیم در حال نزدیک شدن به وستروس بود و قصد داشت تا انتقام خون برادر و خانواده خود را از مسببین قیام رابرت بگیرد. از همه بدتر نیز تهدید دوباره شاه شب بود که پس از گذشت هزاران سال دوباره بپا خواسته و می توانست بشریت را برای همیشه با انقراض مواجه نماید.
در طی اتحاد گسترده خاندان های باراتیون، لنیستر و استارک، ارتشی عظیم مهیا گشت تا رابرت نه تنها انتقام خون عروس را بگیرد، بلکه سلطنت خاندان اژدها را نیز برای همیشه از صفحه روزگار محو نماید. در این بین اما تنها امید تارگرین ها، ریگار و ارتش او بود که در طی نبرد ترایدنت با رابرت وارد جنگی سهمگین و طولانی شد که تا آن زمان در تاریخ وستروس سابقه نداشته است. در پایان این نبرد ریگار کشته شد و راه برای تصاحب کینگزلندینگ به دست رابرت گشوده شد.
