سکانس آغاز سریال The Last Of Us کاملاً متفاوت بوده است

او فاش کرده که در ابتدا قصد داشته تا بخش آغازین سریال را با ویدیویی از نمایش طبیعت آغاز نماید که چگونگی خطرات قارچ هولناک این فرنچایز را به تصویر می‌کشید. اگر چه که این ویدیو می‌توانست تا حدودی آموزنده باشد اما قطعاً از هیجان کافی برخوردار نبود و مخاطب را در همان آغاز کار خسته می‌کرد.

تبلیغات

در نهایت برای قسمت آغازین این سریال مورد انتظار، شاهد سکانسی حول محور گفت و گوی چند دانشمند بودیم که به زیباترین شکل ممکن خطر چنین قارچی را به مخاطب یادآور می‌شود. جان هانا که ایفای نقش دکتر نیومن را بر عهده دارد، به شکلی هولناک و تاثیرگذار یادآور می‌شود که این قارچ‌ها می‌توانند پایان حاکمیت بشریت بر سیاره زمین را به دنبال داشته باشند؛ صحبت‌‌هایی که چه جزو طرفداران قدیمی این فرنچایز باشید و چه یک بیننده تازه وارد، قطعاً تحت تاثیر قرار خواهید گرفت.

تنها 3 الی 4 هفته از زمان باقی‌مانده بود و من از وضعیتی که قسمت آغازین سریال در آن گرفتار شده بود، چندان راضی نبودم. دوباره آن را برای نیل فرستادم و او واکنش نشان داد و گفت: “اوه!”

سرانجام پس از سال‌ها انتظار و نگرانی سریال The Last Of Us (آخرین بازمانده از ما) که توسط شبکه HBO ساخته شده است، پخش فصل نخست خود را آغاز کرد و نه تنها از لحاظ تعداد بینندگان رکوردهای بسیاری را بر جای گذاشته است، بلکه به عنوان موفقترین و بهترین اقتباس تاریخ از بازی‌های ویدیویی نیز شناخته می‌شود.

تنها 3 الی 4 هفته تا جمع و جور کردن این ایده باقی‌مانده بود و کریگ مازن باری دیگر ایده خود را برای نیل دراکمن ارسال می‌کند.

کریگ مازن فاش کرده که سکانس آغازینی که برای سریال The Last Of Us در نظر گرفته شده بود، بسیار عجیب و خسته کننده بوده است.

منبع: Playstationlifestyle


منبع: https://gamefa.com/905206/the-last-of-us-hbo-series-opening-was-originally-much-more-boring/

یکی از مسائلی که طرفداران این مجموعه برای تماشای آن اشتیاق زیادی داشتند، طریقه آغاز این سریال می‌باشد. شاهد بودیم که سریال The Last Of Us به گونه‌ای آغاز شد که بینندگانی که هیچ آشنایی با این مجموعه نداشته‌اند نیز بتوانند خطر قارچ و شیوع آن را درک کنند. با این حال به نظر می‌رسد که کریگ مازن در ابتدا برنامه کاملاً متفاوت و شاید خسته‌کننده‌ای را در نظر داشته است.

به خاطر دارم که من چنین ایده‌ای را بر روی کاغذ پیاده کردم و به سراغ نیل دراکمن رفتم تا آن را به وی نشان دهم. او آن را مطالعه کرد و پاسخ داد که: “این کمی عجیب است.”