نقد و بررسی بازی Chained Echoes؛ تاج و تخت به نرخ خون گیمفا

تبلیغات

بازی پیچش‌های داستانی متعددی را تجربه می‌کند که باعث می‌شوند شما از تجربه‌ی آن دست نکشید و شاید هم حتی به شدت کنجکاو شوید که این قصه شما را به کجا می‌برد. واقعا وسعت روایت و جهان بازی بسیار بیشتر از آن است که توسط یک نفر نوشته شود و قطعا اگر شاهد یک تیم نویسندگی بودیم، پر و بال بیشتری نیز به داستان بازی داده می‌شد. احتمالا اگر هر زمانی یک تیم بازی‌سازی مجرب با نظارت لیندا اقدام به ساخت دنباله‌ی بازی کند، شاهد بازی تاج و تخت در دنیای بازی‌های ویدیویی خواهیم بود.

شاید پس از تجربۀ یک ساعت ابتدایی بازی، به سبب شباهت خروجی بصری، زاویه دوربین و کمی هم داستان آن به سری Final Fantasy، بازی چندان برایتان غریبه جلوه نکند. این اثر، یک عنوان JRPG با دوربین ایزومتریک است که نبرد برای تاج و تخت و جنگ و خونریزی موضوع اصلی آن محسوب می‌شود. در کشوری بزرگ و خیالی به نام Vlandis ، سه قلمروی اصلی با سه حاکم متفاوت وجود دارد که حدود 150 سال بر سر تصاحب کل منطقه و پادشاهی آن درگیری و خونریزی وجود داشته است.

درخت مهارت شخصیت‌ها بسیار کامل و جامع است. شما می‌توانید درخت مهارت هر شخصیت از پارتی خود ( 8نفر) را به طور جداگانه آپگرید کرده و مهارت‌های جدیدی برای آن‌ها بخرید. لازم به ذکر است که سه نوع مهارت برای هر شخصیت وجود دارد: فعال، غیرفعال و امتیازی. دستۀ فعال شامل مهارت‌هایی است که می‌توانید از آن‌ها روی دشمنان استفاده کنید؛ مثلا پرتاب آتش و سنگ. غیرفعال‌ها به طور اتوماتیک شما را قدرتمندتر می‌کنند؛ مثل غیرفعال شدن Nerf دو ثانیه زودتر و امتیازی‌ها مهارت‌های حمله، دفاع، جادو و … را خطرناک‌تر کرده و میزان آسیب‌رسانی آن‌ها را بالاتر می‌برند. همچنین، با جمع‌آوری SP در طول بازی و خریداری مهارت‌ها، به سطح دوم و سوم آن‌ها نیز دست پیدا خواهید کرد. برای مثال، سطح دوم مهارت‌های Lenne برای یک شخصیت به 1000 اس‌پی و 10 مهارت باز شده نیاز دارد.

این بازی روی Xbox Series S تجربه و بررسی شده است


منبع: https://gamefa.com/904715/chained-echoes-review/

موسیقی و صداگذاری بازی سطح بالایی دارد و هرچند شخصیت‌ها صداگذاری خاصی ندارند و داستان بازی از طریق نوشته‌ گفته می‌شود، موسیقی کار خودش را می‌کند و بار صداگذاری را هم به دوش می‌کشد. ساندترک بازی بسیار زیباست و تغییر ریتم آن شگفت‌زده‌تان می‌کند. موسیقی اصلی متن و یا Main Theme بازی هم کیفیت بسیار خوبی دارد. صدای محیط و افکت‌ها نیز از دیگر نقاط قوت بازی هستند.


گیم‌پلی بازی و به خصوص مبارزات آن، با ایجاد چند نوآوری توانسته به خوبی گلیم خود را از آب بیرون بکشد و مکانیسم‌های جدیدی به این سبک اضافه کند. به احتمال بسیار زیاد، این سه مورد را به زودی در JRPG های AAA ببینیم.

بازی Chained Echoes یکی از شگفتی‌های امسال بود که مستقل بودن آن، مانعی برای دستاوردهای قابل‌توجۀ آن نشد. با نقد و بررسی این بازی همراه ما باشید.

از داستان زیبای بازی که بگذریم، به گیم‌پلی سرگرم‌کننده‌ی آن می‌رسیم. بازی از بخش‌های مبارزه، اکتشاف و مدیریت کوله‌پشتی و درخت مهارت و چیدن پارتی (به طور کلی هر آنچه در منوی بازی با آن سر و کار دارید) تشکیل شده که هر کدام را جداگانه بررسی می‌کنیم. جهان بازی به نسبت آن که توسط یک نفر ساخته شده، بسیار بزرگ است و به خوبی می‌توانید در آن به اکتشاف بپردازید و لوت‌های زیادی را از گوشه‌ و کنار جمع‌آوری کنید. اتفاقا بعضی از لوت‌ها در نقاط صعب‌الوصول قرار دارند و بازی شما را وادار به جست‌وجو برای پیدا کردن یک راه مخفی حول رسیدن به آن نقطه می‌کند.

در جهان بازی می‌توانید خرید و فروش انجام دهید، وسایل و اسلحه خود را ارتقا دهید، لوت کرده و با دیگران صحبت کنید. نبود اتفاقات تصادفی و کمبود ماموریت‌های فرعی کمی ذوق را کور می‌کنند و از مواردی هستند که باعث می‌شوند نسبت به تک‌سازنده بودن بازی حسرت بخورید. با این حال، Vlandis و مناطقش واقعا زیبا و بزرگ و جست‌وجو در آن لذت‌بخش است.

با وجود بزرگ بودن جهان بازی و محدود نبودن شما برای اکتشاف در هر زمان، ماموریت‌های فرعی چندانی در بازی وجود ندارد که برای یک بازی نقش‌آفرینی کمی عجیب است. نبود ماموریت‌های فرعی کافی موجب دیرتر لول‌آپ شدن شخصیت‌ها نیز می‌شود؛ چون قابلیت Grind و انجام کارهای تکراریِ به نسبت کمی در بازی وجود دارد؛ هرچند این مورد کمی روند بازی را چالشی‌تر کرده، اما بهتر بود این قابلیت به مقدار بیشتری در بازی به همراه ماموریت‌های فرعی وجود داشت.

مبارزات بازی جایی است که برگ برنده‌ی گیم‌پلی رو می‌شود. در ابتدا فکر خواهید کرد این بازی یک عنوان کلیشه‌ای با مبارزاتی شبیه به دیگر بازی‌های این سبک است که فقط شامل حمله، استفاده از مهارتی خاص با خرج‌کردن مانا، دفاع و استفاده از آیتم‌ها می‌شود. اما بعد از مدت زمان کمی متوجه اشتباه خود می‌شوید. اولین مورد جدیدی که در مبارزات این سبک در بازی Chained Echoes دیده می‌شود، قابلیت Ultimate است. شما با حمله به دشمن، دفاع و استفاده از آیتم‌های هجومی، این نوار را بالا می‌برید و زمانی که پر شود، می‌توانید به انتخاب خود از قابلیت Ultimate یکی از شخصیت‌ها بهره ببرید که با یک صحنه حماسی و سینمایی آسیب بالایی به دشمن وارد می‌شود.

در آخرین نبردِ این کشور، شاه منطقه‌ی Tormund با قدرت بسیار زیاد نیروهایش در حال تصاحب کل کشور بوده و به واسطه‌ی یک سنگ جادویی، قدرت زیادی به ارتش خود داده است. گلن و کیلیان، دو خلبان حرفه‌ای از یک گروه محافظتی به نبرد با آن‌ها می‌روند و در نهایت موفق به از بین بردن سنگ می‌شوند. در نهایت، هر سه قلمرو بدون پیروزی خاصی اعلام پایان جنگ می‌کنند و حالا در منطقه‌ی جنوبی این کشور، Tyrian، که همیشه نقش کمتری در درگیری‌ها داشته، میزبان جشن صلح به مناسبت پایان یک درگیری 150 ساله است. با این حال، این جشن زیاد دوام نمی‌آورد و نبردی بزرگ‌تر از همیشه انتظار اهالی Vlandis را می‌کشد.

Formation نیز یک قسمت بسیار مهم در منوی کاراکترها است. در این بخش باید 8 عضو پارتی خود را با یک شخصیت به صورت دو به دو جفت کنید تا بتوانید در مبارزات به صورت Tag Team از آن‌ها استفاده کنید. با زدن دکمه‌ی RB می‌توانید شخصیت مورد نظر را با یار تگ‌شده در نوبت خودش عوض کرده و استراتژی‌های جدیدی برای تیم خود بچینید. البته این قابلیت محدودیت‌ها و قوانین خودش را دارد.

مورد دوم نوار Overdrive است. این نوار در بالای صفحه با سه قسمت زرد، سبز و قرمز نمایان می‌شود. اقدامات هجومی این نوار را افزایش داده و دفاعی‌ها این نوار را کمتر می‌کنند. شما باید سعی کنید این نوار همیشه در قسمت سبز باقی بماند و Overheat نشود؛ قسمت سبز به معنای افزایش قدرت شخصیت‌ها و قدرتمندتر شدن مهارت‌های آن‌ها است. نوار زرد و قرمز میزان قدرت شخصیت‌ها را کاهش می‌دهد. در تعادل نگه‌داشتن این نوار یکی از مواردی است که مبارازت را هیجانی‌تر کرده است.

شخصیت‌های اصلی بازی شامل پرنسس منطقه تارموند Lenne، یک دزد حرفه‌ای به نام Sienna، یک جادوگر و موسیقی‌دان به نام Victor و یک خلبان جنگجو به نام Glenn می‌شود که همگی از شخصیت‌پردازی بسیار خوبی برخوردار هستند و به آرامی و با توضیحات کافی از انگیزه و اقداماتشان، وارد خط داستانی می‌شوند. این شخصیت‌ها به واسطه‌ی آغاز جنگی عظیم‌تر، به دلایلی سر راه یکدیگر قرار گرفته و با یکدیگر همراه می‌شوند. بازی روایت خوبی دارد و سرعت پیش‌روی داستان هم مناسب است و شما را با مکالمات طولانی و بی‌هدف کلافه نمی‌کند.

بازی Chained Echoes از آن دسته عناوینی است که اصلا نمی‌توان با تریلر و متن آن را قضاوت کرد. تریلر یک بازی نمی‌تواند عصاره‌ی داستان یا المان‌های متفاوت گیم‌پلی را به شکلی کامل نشان دهد و شما فقط می‌توانید به ظاهر و گرافیک بازی پی ببرید. Chained Echoes از نظر بسیاری، گرافیک تاریخ مصرف‌گذشته‌ای دارد و از نظر بعضی هم یک گرافیک پیکسلی هنرمندانه؛ هر چه باشد این عنوان نقاط قوت بسیاری را در خود جای داده است که حتی اگر کیفیت بصری آن در محدوده‌ی سلیقه‌ی شما نباشد، باز هم نمی‌توانید آن‌ها را انکار کنید.

بازی Chained Echoes
خوشبختانه یکی از نکات مثبت بازی برای مخاطبین ایرانی، مکالمات ساده و به دور از کلمات پیچیده است؛ شما اگر تا حد متوسطی هم دانش زبان انگلیسی داشته باشید، به خوبی داستان بازی را متوجه می‌شوید. این مورد به دلیل آلمانی بودن سازنده‌ی بازی و آشنایی معمولی او (به گفته‌ی خودش) با زبان انگلیسی رخ داده که به هر حال به نتیجه‌ی خوبی منجر شده است؛ هرچند این مورد باعث شده گاها ایرادات گرامری نیز در نوشته‌ها رخ دهد که البته چندان اذیت‌کننده نیست.

توسعه‌دهنده‌ی بازی Chained Echoes، آقای Matthias Linda که به تنهایی آن را ساخته، تا به حال تجربه‌ی خلق هیچ بازی ویدیویی را نداشته و در تیم خاصی هم فعالیت نکرده است؛ با این وجود، سازنده‌ی بازی Surge و ناشر عنوان نقش‌آفرینی تحسین‌شده‌ی Cross Code، بعد از دیدن بازی متقاعد به موفقیت آن شدند و نشر آن را بر عهده گرفتند. آیا یک نفر به تنهایی می‌تواند در ساخت یک بازی نقش‌آفرینی شرقی با داستانی گسترده و گیم‌پلی طولانی موفق ظاهر شود و یک اثر باکیفیت خلق کند؟ در نقد و بررسی این بازی به جواب این سوال خواهیم رسید.

گرافیک بازی یک سبک هنری پیکسلی دارد که در عین سادگی بسیار زیباست. رنگ‌بندی‌ها به خوبی انجام گرفته و در مواقع لازم، حس تازگی و زندگی و به وقتش حس ناامیدی و افسردگی را به اتمسفر بازی تزریق می‌کند. چهره‌ی کاراکترها نیز به خوبی طراحی شده و هر فرد از دیگری قابل تشخیص است. انیمیشن‌های دویدن، مرگ، پرش و دیگر موارد نیز به شکل باورپذیری انجام می‌شود. افکت‌های باران و انفجار نیز مشکل خاصی ندارند و می‌توان به گرافیک بازی نمره‌ی قابل قبولی ارائه داد. مطمئن باشید گرافیک بازی سطح بسیار بالاتری از فاینال‌فانتزی‌های قدیمی دارد و چشم شما را خسته نمی‌کند.

و در نهایت، مهم‌ترین و بهترین نوآوری بازی، قابلیت Tag Team در مبارزات است. شخصیت‌ها با کاراکتر جفت‌شده‌ی خود تعویض می‌شوند و او به جای آن‌ها مبازه می‌کند. تعویض یار چند مزیت دارد: در هنگام نزدیک شدن به مرگ شخصیت، می‌توانید یک کاراکتر با سلامتی بیشتر را جایگزین کنید، البته Overdrive شما کم می‌شود و شخصیت‌های گیج‌شده (Stagger) که برای یک یا دو نوبت قادر به انجام کاری نیستند، با یک فرد جدید جایگزین می‌شوند. تعویض یارها در هنگام مرگ شخصیت قابل انجام نیست.