در حالی که این مسئله نیز روی کاغذ جذاب به نظر میرسد، اما متاسفانه تاثیر آن بسیار کم و بسیار دیر احساس میشود و دلیل آن لول بندی ناموزون این بخش است؛ به طوری که حالت کلی هر بخش به 99 قسمت تقسیم میشود و این یعنی هر یک لول، ارتقاء بسیار اندکی برای بخش مربوطه خواهد بود. شخصا در طول بازی تمرکز زیادی بر ارتقاء سرعت Sonic داشتم؛ اما حتی بعد از ارتقاء 10 لول، آنچنان تفاوت چشمگیری نسبت به لولهای پایینتر احساس نمیکردم.
لازم به ذکر است که هر کدام از خصوصیات قدرتی مذکور تا 99 لول قابل ارتقاء بوده و این دو کاراکتر به آیتمهای متفاوتی برای انجام اعمال مذکور نیازمند هستند که با جستوجوی دنیای بازی و انجام چالشهای مختلف به آنها دست خواهید یافت.
این درخت مهارت قابلیتها و حرکتهای مبارزهای تازهای را در دسترس شما قرار داده و این امکان را فراهم میآورد تا در طول مبارزات با استفاده از آنها، کمبوهای مختلف ساخته و پیادهسازی کنید. همچنین قابلیتهای تازه و بسیار کارآمدی همچون Cyloop را در اختیارتان قرار میدهد که در طول بازی به شدت نقش مهمی را در گیمپلی ایفا میکنند. Cyloop به شما اجازه میدهد گارد دشمنان را کنار بزنید، گنجینههای پنهان پراکنده در دنیای بازی را استخراج و همچنین برخی پازلها را با استفاده از آن حل کنید!
در حالی که داستانسرایی کلی بازی بسیار معمولی است، شخصیتپردازی این اثر از طرف دیگر یکی از عمیقترین شخصیتپردازیهای آثار تعاملی Sonic تا به امروز به شمار میآید. Sonic Frontiers به خوبی ارتباط Sonic با دوستانش مخصوصا knuckles و Tails را به نمایش میگذارد و عمق بیشتری به این کاراکترها میبخشد؛ به طوری که سعی دارد نمایش عمیقتری از دوستی آنها و ارتباطشان فراتر از یک ارتباط ساده داشته باشد و از همین رو، در طول بازی شاهد لحظات جالب و یا حتی زیبایی بین آنها خواهیم بود.
یکی دیگر از مشکلات بسیار بزرگ Sonic Frontiers، مربوط به Pop In است که دائما در طول تجربهی بازی دیده میشود. از آن جایی که با تجربهای سرعتی روبهرو هستیم، مشکلات شدید Pop In قطعا نشان از آن دارد که سگا و تیم سازنده بر بهینهسازی صحیح بازی به نسبت سرعت آن کم گذاشته است. این Pop Inها گاهی حتی میتوانند روند پلتفرمینگ شما را بر هم بزنند چرا که برخی از ریلها بسیار دیر لود شده و این مسئله باعث میشود نتوانید به موقع روی ریل مذکور بپرید.
صداگذاری و موسیقی این اثر نیز در یک کلام عالی است و کاملا هم راستا با طراحی محیط و شرایط موجود در بازی حرکت میکند. به عنوان مثال موسیقی در حال پخش در دنیای اصلی بسیار آرامش بخش است در صورتی که در مراحل مربوط به Cyber Space شاهد موسیقیهای بسیار تندتری هستیم که به خوبی بر روند این مراحل منطبقاند. همچنین بخشهای مبارزات با تایتانهای بازی نیز همانطور که کمی قبلتر اشاره کردم، از موسیقیهای بسیار خوبی برخوردارند و به راستی یک مبارزهی جذاب را پدید میآورند.
Sonic Frontiers
به طور کلی، گیمپلی Sonic Frontiers قطعا نقطهی قوت این تجربه محسوب میشود و تا حد قابل قبولی با محیط و طراحی آن در ارتباط است. در کنار ضعفهای مختلفی که در آن دیده میشوند، ایدههای بسیار جذاب و خاصی نیز در آن به چشم میخورد که قطعا ندای قرار گرفتن این فرنچایز در مسیری مطلوب را میدهد و در صورت پرورش بیشتر و منطقیتر این ایدهها توسط سگا در آینده، این کمپانی قطعا میتواند به یک اثر بسیار خاص دست یابد.
وسعتی مملو از خالی
Sonic Frontiers همچنین کاراکتری به نام Sage را نیز معرفی میکند که در واقع همچون نقش منفی بازی عمل میکند و دائما سعی دارد جلوی Sonic را بگیرد، اما از طرفی هم با کلنجارهای شخصیتی خود دست و پنجه نرم میکند؛ از همین رو، با شخصیتپردازی جالبی مواجه هستیم که با وجود آن که کار انقلابی خاصی انجام نمیدهد اما همچنان باعث میشود موضوع داستانی بازی کمی جذابتر شود.
از آن جایی که این عنوان اولین اثر جهان باز در این مجموعه به حساب میآید، کمپانی سگا سعی کرده تا یک تجربهی بسیار وسیع را برای پلیر به ارمغان بیاورد؛ چرا که این بازی دارای 5 محیط مجزا و مختلف است که پلیر در هر بخشی از داستان در یکی از آنها قرار میگیرد. همچنین هسته و ماهیت اصلی سری یعنی المانهای پلتفرمینگ نیز در این دنیا بسیار پر رنگ هستند و میتوان گفت همچون نسخههای گذشتهی فرنچایز، در مرکز گیمپلی قرار میگیرند. با این وجود، انتقاد بسیار بزرگی که بر این بازی وارد میدانم، خالی بودن دنیای آن است؛ به طوری که سگا در این بخش کیفیت را به طور کامل قربانی کمیت کرده است.
در حالی که دنیای اصلی Sonic Frontiers بسیار بیروح است، Cyber Space و طراحی مراحل آن نه تنها از تنوع بسیار مطلوبی برخوردارند، بلکه به خوبی حس و حال یک تجربهی اورجینال Sonic را انتقال میدهند و بازی را تا حدودی از یکنواختی دنیای اصلیاش نجات میدهند. وجود استیجهای مختلف با طراحیهای خاص، کمک به سزایی به تنوع کلی محیطهای این اثر و طراحی آنها میکند.
فرنچایز Sonic در چند سال اخیر عملکرد آن چنان مطلوبی را به نمایش نگذاشته و از همین رو سگا حساب زیادی روی این نسخه باز کرده است و حقیقتا پس از تجربهی آن میتوانم بگویم که فرنچایز در مسیر درستی قرار دارد و با وجود آن که این اثر از مشکلاتی قابل توجه رنج میبرد اما قطعا قدمی درست در راه احیای خارپشت دوستداشتنی صنعت گیمینگ محسوب میشود.
همان همیشگی
شما برای نجات دوستان خود، نیازمند Memory Tokenهایی هستید که در سرتاسر محیط بازی پراکنده شدهاند و با انجام چالشهای مختلف و به طور کلی گشت و گذار در نقشه به آن دسترسی پیدا خواهید کرد. پس از پیدا کردن میزان مورد نیاز، بازی به شما اجازهی صحبت با دوستانتان را میدهد که عموما در قالب یک کاتسین، داستان را رو به جلو پیش میبرند. علاوه بر آن، برای پیشروی در بازی نیز باید به Chaos emeraldها دسترسی پیدا کنید و راه آن، استفاده از کلیدهایی است که از طریق انجام چالشهای Cyber Space بدست میآورید. شاید بپرسید Cyber Space چیست؟
زمانی که اولین نمایش از عنوان Sonic Frontiers پخش شد، بسیاری از طرفداران مشتاق آن بودند که ببینند سگا (SEGA) این فرنچایز را به چه سمت و سویی خواهد برد اما پس از آن، برخی از نمایشهای بازی آن قدر گنگ و مبهم بودند که شخصا احساس میکردم در حال تماشای یک بیلد ابتدایی از یک اثر در حال تولید هستم.
امروز به بررسی بازی Sonic Frontiers خواهیم پرداخت و خواهیم دید که آیا این اثر توانسته نسبت به نسخههای اخیر فرنچایز عملکرد مطلوبتری را به نمایش بگذارد یا خیر.
از سوی دیگر، Sonic Frontiers از برخی المانهای نقش آفرینی نیز برخوردار است که سطحبندی خصوصیات قدرتی مختلف Sonic محسوب میشود؛ خصوصیاتی که در طول تجربهتان قابل ارتقاء هستند. این المانها قطعا جزو المانهای خام این اثر به شمار میآیند که سازندگان میتوانستند بسیار منطقیتر آنها را پیادهسازی کنند؛ زیرا آنچنان تاثیر بزرگی بر روند بازی نمیگذارند. شما در جهان بازی با کاراکترهایی به نامهای Hermit و Elder Koco مواجه میشوید که به شما اجازه میدهند خصوصیات قدرتی خود را ارتقاء دهید. Hermit امکان ارتقاء میزان قدرت و مقاوت شما را فراهم میآورد، در حالی که Elder Koco به شما اجازهی ارتقاء سرعت و میزان قابل حمل حلقههای Sonic را میدهد.
Sonic Frontiers همچنین یک درخت مهارت نیز در اختیار پلیر قرار میدهد که آن هم همچون سیستم مبارزات بسیار معمولی و سطحی است و از عمق زیادی برخوردار نیست؛ به طوری که با کمی وقت گذاشتن میتوانید خیلی سریع آن را کامل کنید. با این وجود، تعادلی نسبی بین این درخت مهارت و گیمپلی کلی بازی برقرار است که باعث میشود در طول بازی احساس کمبودی از سوی این بخش احساس نکنید.
عناوین Sonic هیچگاه از داستانسرایی بسیار عمیق یا پیچیدهای برخوردار نبودند و این نسخه نیز از این قاعده مستثنی نیست. داستان کلی بازی حول محور Sonic و دوستانش میچرخد که طی جستوجوی خود برای Chaos emeraldها سر از جزیرهای باستانی در میآورند و در محیطی به نام Cyber Space گرفتار میشوند. در حالی که Sonic توانایی خارج شدن از این محیط را دارد اما دوستان او در این محیط گرفتار شدهاند و حالا Sonic باید در راستای آزادی آنها تلاش کند.
در این بین، بازی پلیر را با یک خط داستانی دیگر نیز همراه میکند که بر نژاد منقرض شدهای به نام Koco که در این جزیره زندگی میکردند تمرکز دارد. این بخش از داستان، قسمتی است که تا حدودی روایت را به سوی موضوعی جدی و تاریکتر سوق میدهد و به همین دلیل تعادل و تنوع مناسبی به روند روایت این نسخه حول موضوع همیشگیِ «قدرت دوستی» میبخشد اما با این وجود، همچنان با یک داستانسرایی استاندارد برای فرنچایز Sonic روبهرو هستیم که ریسک چندانی نمیکند.
عنوان Sonic Frontiers در زمینهی محیط و ساختار آن، اثری بسیار عجیب محسوب میشود چرا که با وجود تنوع مناسب در طراحی محیطها و دنیاهای مختلف و وسعت بسیار زیاد هر یک از آنها، متاسفانه نه تنها با محتوای چندانی روبهرو نیستیم، بلکه برخی از دنیاهای بازی به شدت مرده و خاکستری به نظر میرسند که کمی از استایل همیشگی آثار Sonic دور است. همانطور که بالاتر اشاره کردم در حالی که بخشهای پلتفرمینگ زیادی در جای جای این دنیا واقع شدهاند اما به غیر از آنها، تقریبا هیچ کار خاص دیگری در این دنیا انجام نمیدهید و به همین دلیل، بخش زیادی از این دنیا بلااستفاده و خالی است.
Cyber Space یکی از جذابترین بخشهای گیمپلی این عنوان به شمار میآید. شما برای ورود به Cyber Space باید به پورتالهایی که در سرتاسر دنیای بازی پراکنده شدهاند مراجعه کنید و با ورود به آنها، با مراحل خطی کوتاه سه بعدی و گاها دو بعدی روبهرو خواهید شد که در واقع تجربهای مشابه به عناوین کلاسیک Sonic را ارائه میدهند. هر یک از این مراحل، چهار چالش مختلف را پیش پای پلیر میگذارند که با انجام هر یک از آنها، یک کلید دریافت خواهد کرد.
روند این بازی و پیشروی در آن کاملا بر پایهی گشت و گذار در دنیای آن بنا شده است؛ به همین خاطر، پلیر در یک دنیای وسیع رها میشود تا در نقش Sonic هر چقدر که دوست دارد بدود، چالشهای مختلف را انجام دهد، با دشمنان مختلف به مبارزه بپردازد و به دنبال آیتمهای مورد نیاز خود برای پیشروی در داستان بازی بگردد. این موارد روی کاغذ بسیار جذاب به نظر میرسند، اما متاسفانه در مرحلهی پیادهسازی با برخی مشکلات جدی روبهرو هستند.
مراحل مربوط به Cyber Space در حالی که آنچنان چالش برانگیز نیستند، اما تنوع بسیار خوبی به روند گیمپلی میبخشند که حس و حال یک تجربهی کلاسیک از Sonic را در دل این بازی جای داده است. در واقع میتوان گفت که Sonic Frontiers دو تجربهی متفاوت از این فرنچایز را در یک جا جمع کرده که مسئلهای بسیار ویژه و منحصر به فرد است.
Sonic Frontiers نه تنها نام خود را به عنوان اولین تجربهی جهان باز این سری ثبت میکند، بلکه فرصتی را برای SEGA و Team Sonic فراهم آورده است تا کمی ریسک کرده و ساختار تازهای را امتحان کنند. در حالی که برخی از این ایدهها همچنان خام هستند، اما قطعا ندای آیندهای روشنتر و گستردهتر را برای این فرنچایز در بر دارند. Sonic Frontiers یک اثر ارزشمند در مجموعهی Sonic The Hedgehog محسوب میشود که با وجود کم و کاستیهایش همچنان ارزش تجربه را دارد و احتمالا بسیاری از طرفداران فرنچایز را راضی خواهد کرد.
نکات مثبت:
- شخصیتپردازی عمیقتر کاراکترها نسبت به بازیهای قبلی و پرداختن به روابط بین سونیک و دوستانش
- موسیقی و صداگذاری بسیار خوب
- طراحی متنوع دشمنان
- پیادهسازی موفقیتآمیز بخش cyber space و طراحی منحصر به فرد آنها
- بخشهای پلتفرمینگ سرگرمکننده و گسترده
- باسفایتهای بسیار جذاب
- توازن نسبی میان درخت مهارتها و گیمپلی بازی
نکات منفی:
- دنیای فوقالعاده خالی و خاکستری
- مشکلات شدید Pop In
- سطحبندی نامتعادل سیستم ارتقاء قابلیتهای سونیک و تاثیرپذیری جزئی بازی از آن
- وجود برخی بخشهای پلتفرمینگ نامنسجم
- تکراری شدن ماموریتها و تاثیر منفی آن بر روند گیمپلی
7.5
البته در محیط بازی دشمنان مختلفی دیده میشوند که به گشت و گذار مشغول هستند که در نتیجه باعث میشود دنیای آن کمی زندهتر جلوه کند. این دشمنان همگی از طراحیهای مناسبی برخوردارند و هر کدام خصوصیتهای قابلیتی خاص خود را دارا هستند. در کنار دشمنان معمولی، ما شاهد وجود مینی باسهایی نیز هستیم که مبارزات چالش برانگیزتری را پیش روی پلیر قرار میدهند و این مسئله باز هم کمی این دنیای بیروح را از یکنواختی خارج میکند. با این وجود، متاسفانه وجود دشمنان در محیط به تنهایی برای حل مشکلات طراحی دنیای بازی کافی نیستند.
حال که از Cyber Space گذر کردیم، بد نیست کمی راجع به سیستم مبارزات بازی صحبت کنیم. سیستم مبارزات این عنوان را نمیتوان چندان عمیق و یا گسترده تلقی کرد و علاوه بر آن، انیمیشنهای مبارزات به طور کلی کمی خام به نظر میرسند و شاید آنچنان حس خوبی را به پلیر منتقل نکنند؛ اما میتوان گفت که این سیستم برای این اثر کافی است و حقیقتا نمیتوانم بگویم انتظار بیشتری از آن داشتم.
همچنین، گاهی حتی دلیلی برای ارتقاء برخی از این خصوصیات پیدا نمیکنید. به عنوان مثال، حلقههای معروف Sonic نقش سلامتی او را ایفا میکنند و با تمام شدنشان کاراکتر شما میمیرد. در ابتدای بازی مقدار قابل حمل این حلقهها 400 عدد است، اما شخصا در طول تجربهی خود هیچگاه نیاز به ارتقا میزان حلقههای قابل حمل خود را احساس نکردم؛ چرا که حتی در صورت کم شدن حلقهها، قابلیت Cyloop به من اجازهی به دست آوردن حلقههای نامحدود را میدهد. بنابراین، این آپگریدها آنچنان تاثیر به سزایی در روند گیمپلی ایجاد نمیکنند و حتی برخی از مکانیزمهای بازی وجود برخی از آنها را نقض میکنند.
اگر راستش را بخواهید بخش گیمپلی و هدف آن حتی پس از یک ساعت تجربه تا حدودی گنگ و مبهم بود اما پس از پیشروی در بازی، گیمپلی و مکانیزمهای مختلف آن بیش از پیش معنادار و متصل میشوند و در اینجاست که متوجه میشوید این اثر چه ایدههای جالبی را در خود جای داده است. اگرچه برخی از این ایدهها همچنان خام هستند اما در قالب یک پکیج کلی، تجربهای بسیار سرگرم کننده را به ارمغان میآورند.
و در نهایت قبل از پایان این بخش بد نیست به مبارزات تایتانهای اشارهای داشته باشیم؛ چرا که یکی از لذتبخشترین قسمتهای تجربهی این اثر محسوب میشوند. شما در پایان هر یک از دنیاهای بازی و با بدست آوردن تمامی Chaos emeraldها به Super Sonic تبدیل شده و باید با یک تایتان رباتیک غول پیکر به مبارزه بپردازید که یک سکانس مبارزهی به شدت لذتبخش است.
طرح کلی داستان Sonic Frontiers، یک موضوع بسیار استاندارد برای فرنچایز Sonic بوده و داستانسرایی آن نیز گاهی اوقات کند میشود اما در این بین، خصوصیات خوبی نیز از جمله شخصیتپردازی کاراکترها میتوان یافت. اما چه کسی Sonic را صرفا به خاطر داستانسرایی تجربه میکند؟ هستهی اصلی عناوین این فرنچایز گیمپلی است!
سریعتر از همیشه
از طرفی، مراحل بازی و به طور کلی Objectiveهای آن نیز از پتانسیل بسیار زیاد این دنیا بهره نمیبرند. همانطور که ذکر شد، اهداف عمدهی شما در طول تجربهی این عنوان جمعآوری توکنهای مربوط به هر یک از دوستانتان، صحبت با آنها، بدست آوردن کلیدها و Chaos emeraldها و تکرار همین روند در دنیای دیگری از بازی است. در حالی که این روند ارتباط مستقیم با پلتفرمینگ دارد، اما پس از مدتی تکراری شده و در اینجا به خوبی یکنواختی و پوشالی بودن دنیای بازی احساس میشود.
البته اشتباه برداشت نکنید! بخشهای پلتفرمینگ یاد شده بسیار جذاب و سرگرمکننده هستند و نه تنها در طول تجربهی بازی خسته کننده نمیشوند بلکه هر بار به شکلی متفاوت شما را به چالش میکشند. پلیر حتی با انجام چالشهای مختلف در دنیای بازی، میتواند ریلهای بیشتری را در محیطهای مختلف آنلاک کند؛ اما با این وجود، همچنان حضور برخی از این قسمتها در این عنوان تا حدودی بیهوده هستند و شخصا دوست داشتم با ساختمانی منسجمتر در این بخش مواجه میشدم.
در اینجا بازی شما را در سکانسی اکشن همراه با موسیقی پس زمینهی بسیار خوبی قرار میدهد و رسما قدرت خالص را در اختیارتان میگذارد. این مبارزات در طول بازی یکی از بخشهای برجستهی روند آن به شمار میآیند و نه تنها تنوع بسیار خوبی به روند و گیمپلی میبخشند، بلکه بسیار حماسی و بعضا سینماتیک هستند.
این بازی روی PS4 تجربه و بررسی شده است
منبع: https://gamefa.com/885507/sonic-frontiers-review/
در حالی که بخشهای پلتفرمینگ فراوانی در دنیای بازی قرار دارند، اما این مسئله باعث نمیشود خالی بودن بیش از حد آن پنهان و پوشیده شود. بسیاری از ریلها و به طور کلی بخشهای پلتفرمینگ نیز احساس ناقص بودن را به من منتقل میکردند به طوری که احساس میکردم سگا صرفا تعداد زیادی از آنها را در بازی قرار داده تا نقشۀ آن را پر کند و آن چنان به اتصال منطقی آنها و ایجاد یک روند با ثبات توجه چندانی نکرده است.