نقد و بررسی فیلم Black Panther: Wakanda Forever | ادای احترامی به چادویک بوزمن

تبلیغات

زمانی که اریک کیلمانگر با بازی مایکل بی جردن شخصیت تی‌چالا را از آبشار به پایین پرت کرد یا اینکه در فیلم انتقام‌جویان: جنگ ابدیت (Avengers: Infinity War) بشکن تانوس او را از بین برد، این ایده که پلنگ سیاه ممکن است از دنیا رفته باشد مطرح شده بود اما با این وجود، تصور اینکه دنیای سینمایی مارول بدون او به جلو حرکت کند، غیر ممکن به نظر می‌رسید.

اما در همان لحظات ابتدایی فیلم که خانواده تی‌چالا و مردم واکاندا در حال خداحافظی و خاکسپاری وی هستند، همه چیز به سرعت به جشن تبدیل و موسیقی‎‌هایی نواخته می‌شود، همین نیز یادآوری از آن است که با وجود مرگ تی‌چالا، میراث ارزشمند و یاد و خاطره او پابرجا خواهد بود.

شخصیت تی‌چالا با بازی چادویک بوزمن برای اولین بار در فیلم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی (Captain America: Civil War) محصول سال ۲۰۱۶ میلادی معرفی شد و با اینکه تنها در چهار فیلم دنیای سینمایی مارول حضور داشت، نقشی مهم و اساسی در این دنیای سینمایی مشترک داشت.

نویسنده و کارگردان از درد فقدان استفاده کردند تا بازیگران را به سطح بالاتری ببرند. آنجلا باست یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های خودش را ارائه داده است. در این فیلم، ملکه راموندا که اکنون رهبری واکاندا را برعهده دارد، با وجود تهدید نیمور، سعی در حفاظت از مردم خودش دارد و در عین حال نگران آن است تا مبادا یکی دیگر از فرزندان خودش را از دست بدهد.

اوئرتا یک فرمانده کامل است، رهبری که برای مردمش شادی به ارمغان می‌آورد و هر کس که مانع شادی مردمش باشد را تهدید می‌کند. بهترین لحظات شخصیت نیمور زمانی است که سرعت داستانی فیلم «پلنگ سیاه: واکاندا تاابد» کاهش پیدا می‌کند و روی نگرانی‎‌ها و نیت‌های نیمور متمرکز شود.

در ابتدای فیلم پلنگ سیاه: واکاندا تاابد (Black Panther: Wakanda Forever) بیننده شاهد است که واکاندا در غم و اندوه است و از فوت پادشاه و محافظ خودشان در شوک فرو رفته‌اند و این در حالی است که این مرتبه همه چیز واقعی است.

در هر صورت، مرکزیت فیلم‌نامه فیلم «پلنگ سیاه: واکاندا تاابد» به نویسندگی رایان کوگلر و رابرت کول بر اساس احساسات اندوه و این است که چطور عزیزان و اطرافیان خودمان به سرعت از دست می‌روند. نویسنده‌ها هر تصمیم شخصیت‌های اصلی را بر همین اساس قرار داده است؛ شوری و راموندا با وجود غم از دست دادن تی‌چالا، سعی دارند تا تصمیماتی در راستای حفظ قدرت کشور خودشان بگیرند و از سوی دیگر نیز نیمور باور دارد تلاش کشورها و دولت‌ها برای دستیابی به وایبرانیوم باعث می‌شود تا او کشور خودش که برای قرن‌ها از آن محافظت کرده، از بین برود.

فیلم «پلنگ سیاه: واکاندا تاابد» برخی از احساسی‌ترین لحظات دنیای سینمایی مارول را درون خودش جای داده چراکه رایان کوگلر از سرعت فیلم کاسته تا بیشتر غیبت شخصیت تی‌چالا و چادویک بوزمن به چشم بیاید و تأثیر از دست دادن یک فرد در زندگی دیگران به خوبی مشخص شود. این نوع سکوت و توجه در اثری از مارول، واقعا منحصربه‌فرد است.

همانند فیلم قبلی، این اثر نیز با حضور کاراکترهای مکمل برجسته‌ای است که از جمله آن‌ها می‌توان به اوکویه با بازی دانای گوریرا، ناکیا با بازی لوپیتا نیونگو و ام‌باکو با بازی وینستون دوک اشاره کرد. این کاراکترها به دنبال اتفاقات فیلم قبلی و همچنین فیلم‌های انتقام‌جویان، اکنون مسئولیت‌های تازه‌ای دارند و مسیرهای جداگانه‌ای در پیش گرفتند و در حال پیگیری هویت شخصی جداگانه خودشان هستند.

با این حال، واکاندا تنها کشوری نیست که منابع وایبرانیوم در آن وجود دارد. دیگر کشورهای جهان در حال تلاش برای پیدا کردن منابع وایبرانیوم خارج از واکاندا هستند و منابعی را نیز پیدا می‌کنند که تهدیدی برای تمدن زیرآبی تالکون به شمار می‌روند. این مردم نیز از وایبرانیوم استفاده می‌کنند و رهبری آن‌ها را نیز نیمور با بازی تنوک اوئرتا برعهده دارد. تنوک از راموندا و شوری می‌خواهد دانشمند سازنده فناوری جستجوکننده و یابنده وایبرانیوم را به او تحویل بدهند تا از این طریق بتواند از مردم خودش محافظت کند یا در غیر این صورت، به واکاندا حمله خواهد کرد.

رایان کوگلر توانسته فقدان و میراث را به خوبی در فیلم Black Panther: Wakanda Forever مورد بررسی قرار بدهد.

اما به طور کلی، فیلم «پلنگ سیاه: واکاندا تاابد» بر محوریت شخصیت شوری با بازی لتیشیا رایت است. او اکنون مسئولیت‌های سنگین‌تری دارد و در عین حال نیز تلاش می‌کند تا دلشکستی خودش را نادیده بگیرد. لتیشیا رایت به خوبی زمام این اثر را در دست می‌گیرد و تردید و عصبانیتی که در نقش‌آفرینی وی وجود دارد، جنبه جدیدی به این شخصیت بخشیده است. شوری باید درد، ناامیدی، خشم و ترسی که این فیلم درباره خداحافظی دارد را شخصیت بدهد و به زیبایی نیز این کار را انجام می‌دهد. شوری ممکن است یک قهرمان بی‌میل برای کشورش باشد اما در پایان به یکی از جالب‌توجه‌ترین کاراکترهای دنیای سینمایی مارول تبدیل می‌شود.

تنوک هوئرتا - فیلم پلنگ سیاه: واکاندا تاابد (Black Panther: Wakanda Forever)

تی‌چالا تنها یک ابرقهرمان نبود، او یک فرد برجسته و نمادی از بزرگی بود که همانند آن را بیننده‌ها و طرفداران ندیدند. این موضوع برای چادویک بوزمن نیز صدق می‌کند که در همین مدت کوتاه حضورش در دنیای سینمایی مارول توانست در آثاری برجسته و خارق‌العاده نقش‌آفرینی کند و نام خودش را ماندگار کند. این بازیگر استعداد بسیار زیادی داشت و از دست دادن وی نیز واقعا غم‌انگیز بود.

علاوه بر این نیز تنوک اوئرتا در نقش نیمور فوق‌العاده ظاهر شده چراکه او سعی دارد بهترین کار را برای کشورش انجام بدهد. همانند کیلمانگر در فیلم اول، کارگردان رایان کوگلر کاری می‌کند تا بیننده با دیدگاه شخصیت نیمور همسو شود، حتی اگر کارهای افراطی او سوال‌برانگیز هستند.

با فوت تی‌چالا، فیلم «پلنگ سیاه: واکاندا تاابد» عمدتا روی اطرافیان او تمرکز دارد، به خصوص خواهرش شوری با بازی لتیشیا رایت و مادرش راموندا با بازی آنجلا باست. یک سال پس از مرگ تی‌چالا، راموندا رهبری واکاندا را برعهده گرفته و این در حالی است که مردم واکاندا به دنبال پیدا کردن پلنگ سیاه جدیدی به عنوان محافظ خود هستند و در همین حین نیز شوری خودش را وقف توسعه تکنولوژی‌های پیشرفته و جدید برای محافظت از مردمش کرده است. این در حالی است که باقی جهان نسبت به منابع انحصاری وایبرانیوم واکاندا و همچنین منبع قدرت بسیار زیاد آن نگران هستند.

فیلم «پلنگ سیاه: واکاندا تاابد» هنوز مطمئن نیست که چطور بدون شخصیت تی‌چالا و چادویک بوزمن رو به جلو حرکت کند اما رایان کوگلر این شک را با لطف و محبت جبران می‌کند و یادآوری زیبایی از فقدان را ارائه می‌دهد و نشان می‌دهد که مرگ پایان میراث یک شخص نیست.

با این حال، زمانی که فیلم «پلنگ سیاه ۲» اجازه می‌دهد تا بازیگران و عوامل سازنده آن غم و اندوه نسبت به از دست دادن چادویک بوزمن را بروز بدهند، در بهترین حالت خودش قرار دارد. غیبت بوزمن تأثیر قابل توجهی روی تمام فیلم گذاشته و فیلم‌نامه فیلم نیز کار بسیار خوبی برای ادای احترام به این بازیگر انجام داده و اهمیت او را نشان داده و در عین حال، این فرنچایز را رو به جلو سوق داده است.

منبع: کولایدر


منبع: https://gamefa.com/921738/black-panther-wakanda-forever-review/

زمانی که فیلم اجازه می‎‌دهد تا در غم بنشیند و معنای عبور از فقدان را بازگو می‌کند، در بهترین حالت خودش قرار دارد و فیلم توانسته رویکرد خوبی به این موضوع داشته باشد. فیلم «پلنگ سیاه: واکاندا تاابد» کامل نیست اما توانایی آن برای ایجاد تعادل بین بررسی فقدان و همچنین یک فیلم ابرقهرمانی بودن، آن را به یکی از تکان‌دهنده‌ترین فیلم‌های دنیای سینمایی مارول تبدیل کرده است و یکی از بهترین فیلم‌های فاز چهارم مارول به شمار می‌رود.

همانند شوری، فیلم «پلنگ سیاه ۲» اثری است که احساس می‌شود به دو بخش متفاوت تقسیم شده است. شوری از یک سو در حال عزاداری برای برادر خودش است و از سوی دیگر نیز با وجود تهدید نیمور برای کشورش، می‌خواهد از مردمش محافظت کند و اطمینان پیدا کند که اطرافیانش از دنیا نرود. این فیلم باید تعادل بسیار خوبی بین بخش‌های خودش ایجاد می‌کرده و این کار را باید در قالب استاندارد یک اثر ابرقهرمانی انجام می‌داده است. رایان کوگلر در بیشتر موارد توانسته این کار را به خوبی انجام بدهد اما گاهی اوقات این فیلم درهم و بیش از حد کش آمده احساس می‎‌شود.

نقدها و نمرات فیلم Black Panther: Wakanda Forever

علاوه بر این، زمانی که نیمور تلاش می‌کند تا زمینه‌های مشترکی با شوری پیدا کند، لحظات بسیار خوبی رقم می‌خورند. بسیاری از فیلم‌شناسی رایان کوگلر بر محوریت آن است که میهن این دو شخصیت تا چه اندازه برای آن‌ها اهمیت دارد و چطور آن‌ها سعی دارند تا قبل از اینکه یکدیگر را نابود کنند، راه‌حل صلح‌آمیزی پیدا کنند.

کارگردان و نویسنده فیلم یعنی رایان کوگلر توانسته در این اثر تازه خاطره‌ای بسیار خوب و مناسبی از تی‌چالا و همچنین چادویک بوزمن خلق کند و ترکیبی خارق‌العاده از عزاداری، فقدان و میراث را به نمایش بگذارد که همگی آن‌ها در فیلمی ابرقهرمانی گنجانده شده‌اند، فیلمی که یکی از بهترین آثار فاز چهارم مارول است.

فاز چهارم دنیای سینمایی مارول