نقد و بررسی قسمت اول سریال The Last of Us | شروع قدرتمند
انتشار: دی 28، 1401
بروزرسانی: 04 اردیبهشت 1404

نقد و بررسی قسمت اول سریال The Last of Us | شروع قدرتمند

سریالی که شاید بیش از هر مخاطبی، آن دسته از مخاطبینی انتظار آن را می کشیدند که خاطرات بسیاری با عنوان بازی ویدیویی آن داشته اند.

در واقع تمام لحظات تا پیش از شب حادثه سعی دارند تا در ادامه اثر را کمی دراماتیک تر کنند و شاید حتی در مواردی فیلمنامه می توانست مکث بیشتری نیز انجام دهد.

قطعا که پدرو پاسکال و بلا رمزی شباهت چندانی به جوئل و الی ندارند و شاید همین حالا نیز اسامی مختلفی از بازیگران در بین مخاطبین می چرخد. اما نکته مهم شیوه بازی بازیگر است و شباهت چهره اهمیت بسیار کمتری نسبت به این موضوع دارد و بازیگران در قسمت اول عملکرد قابل قبولی داشتند.

جدا از اینکه آیا این عنوان محبوب را بازی کرده اید یا خیر، سریال The Last of Us نظرات بسیار مثبتی را قبل از انتشار برای عموم از سوی منتقدین دریافت کرده است و اثری صرفا مختص به گیمرها نیست.

یکی از حواشی سریال The Last of Us از همان نقطه ابتدایی، مربوط به انتخاب بازیگران آن بوده است. بسیاری از همان ابتدا هجمه های بسیاری را به سازندگان سریال برای انتخاب بازیگران، به خصوص بلا رمزی برای ایفای نقش الی وارد کردند.

همانطور که اشاره شد، این سریال بنا نیست تا فقط برای گیمرها به نمایش درآید و سازندگان باید آن دسته از مخاطبینی که در این گروه نیستند را نیز در نظر بگیرند. اتفاقی که در قسمت اول رخ داده است.

یکی از محبوب ترین بازی های تاریخ حال قرار بود تا در مدیوم سینما و در قالب یک سریال آن قصه پر فراز و نشیب را جلوی دوربین برده و برای مخاطبین روایت کند.

سریال ابدا خود را واگذار به عنوان گیم خود نکرده است و به عنوان اثری مستقل بر روی پای خود می ایستد. سعی دارد تا دنیایی رو به نابودی را تصویر کند و مخاطب را با شخصیت های این جهان آشنا کند. و البته اولین لینک های بین جوئل و الی را شکل دهد. در واقع بیشتر مدت زمان قسمت اول صرف همین موضوع می شود که موفقیت آمیز می باشد.

اولین و مهم ترین نکته درباره چنین آثاری میزان و نوع تغییر دادن قصه و اتفاقات است. متاسفانه گاها گاردهایی نسبت به این اتفاق وجود دارد که بعضا درست و منطقی نیستند.

سریال در واقع سعی دارد تا ارتباط بیشتری را بین سارا و جوئل شکل دهد و آن دو را بیشتر در کنار یکدیگر به تصویر می کشد و همچنین بک گراند بیشتری از سارا در اختیار مخاطب قرار می دهد. تلاش های سارا برای تعمیر ساعت جوئل از مواردی است که سعی در به تصویر کشیدن میزان ارزش او و نزدیکی این دو نفر دارد.

در عین وفادار بودن به قصه اصلی سعی داشت تا با اهداف سینمایی، تغییرات مثبتی را در روند خود ایجاد کند و از طرفی با استفاده از همان موسیقی دوست داشتنی یاد و خاطره فضایی آشنا را برای مخاطب زنده می کرد.

همواره یک ترس و یا نگرانی ذاتی درباره عناوین سینمایی که در قالب فیلم و یا سریال از بازی های ویدیویی ساخته می شوند وجود دارد.

همانگونه که گفته شد در دنیای گیم ممکن است پیش فرض هایی وجود داشته باشند و با توجه به آن ها داستان پیش برود. اما در سریال این پیش فرض ها باید ساخته شوند.

در پایان باید گفت سریال The Last of Us در قسمت اول خود شاید حتی فراتر از انتظارات ظاهر شد و به عنوان قسمت ابتدایی یک سریال عملکرد بسیار خوب و کوبنده ای داشت.

ابتدا شهری سرزنده و منظم به مخاطب نمایش داده می شود و سپس ویرانی را مشاهده میکنیم. این اتفاقی است که در طول این بیست سال رخ داده است و مخاطب برای درک و حس بهتر این موضوع باید شاهد این لحظات می بود که به درستی نیز در سریال گنجانده شده اند.

قسمت اول سریال The Last of Us با وجود مدت زمان طولانی تقرییا هشتاد دقیقه ای خود ابدا لحظه ای خسته کننده و حوصله سربر نشده و ریتم خود را در طول قسمت حس می کند. اتفاقی که ابدا کار ساده ای نیست.

بنابراین جدا از هر اتفاق و هر موفقیتی که این عنوان در دنیای گیم به دست آورده است، سعی داریم تا سریال ساخته شده از آن را در مدیوم خودش یعنی سینما به صورت قسمت به قسمت بررسی کنیم.

بنابراین با توجه به نیاز فیلمنامه ممکن است لحظاتی به قصه اضافه و از آن حذف شوند و چنین رویکردی نه تنها ایراد نیست، بلکه اگر به شکل درست خود انجام شود شایسته تحسین است.

پس از مدت ها انتظار بالاخره سریال بسیار مورد انتظار و مورد توجه The Last of Us منتشر شد تا شاهد یکی از هیجان انگیزترین عناوین این روزها باشیم.

تصمیم به شروع روایت این قصه از چنین نقطه ای بسیار تصمیم درستی است و نشان از نوشته شدن فیلمنامه ای فکر شده دارد.

تعداد عناوینی که با چنین رویکردی با شکست های بسیار بزرگی روبرو شدند، کم نیست. بنابراین دست گذاشتن بر روی یک بازی ویدیویی و تصمیم برای ساخت یک اثر تصویری از آن همواره عملی پر ریسک و بسیار چالش برانگیز بوده است.

تبلیغات

نکته مهم آنجاست که شاید شباهت ظاهری بتواند به حس بهتر مخاطب کمک کند، اما قطعا مهم تر از آن اکت های بازیگرانی است که برای این نقش ها انتخاب شده اند.

قصه در سریال The Last of Us از صبح و روز حادثه بزرگ آغاز می شود. جایی که در روز تولد جوئل، او و دخترش سارا هر کدام به قصدی از خانه خارج می شوند.

حال آنکه اثری که با آن سروکار داریم از یکی از محبوب ترین عناوین دنیای گیم ساخته شده باشد و در سراسر دنیا طرفداران متعصب بسیاری داشته باشد. به طور قطع نگاه ها نسبت به چنین اثری به خصوص از سوی هواداران آن سختگیرانه تر و نقادانه تر خواهد بود و در ساخت آن دقت و تلاش فراوانی باید انجام شود. اما با این وجود سازندگان تصمیم به ساخت چنین سریالی گرفته اند.

این بدان معنا نیست که هر گونه دست بردن در قصه، ارزشمند است. اما باید این موضوع را درک کرد که مدیوم سینما با گیم بسیار متفاوت است.

این افراد با تست های مختلف انتخاب شده اند و هیچ قانونی مبنی بر اینکه باید از نظر ظاهری شبیه به نسخه های ویدیویی خود باشند وجود ندارد. چرا که همانطور که گفته شد سریال The Last of Us سعی دارد تا بتواند روی پای خود بایستد.

علاوه بر آن، گردش سارا در شهر، شهری که اکنون سالم است و همه چیز در آن عادی بنظر می رسد، از مواردی است که برای انتقال بهتر مفهوم ترسناک ویرانی و یا خرابی به کار گرفته شده است.

قسمت نخستی خوش ریتم، تماشایی، فکر شده و از همه مهم تر دارای قلاب که مخاطب را منتظر هفته آینده نگه می دارد و بنظر می رسد در حال تماشای سریالی هستیم که با حفظ چنین روندی می توان مدت ها از آن لذت برد.



منبع: https://gamefa.com/904960/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA-%D8%A7%D9%88%D9%84-%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84-the-last-of-us-%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B9-%D9%82%D8%AF%D8%B1%D8%AA/

اکثر این اعتراضات به دلیل چهره و یا بک گراند ذهنی موجود از بلا رمزی در ذهن مخاطبین اتفاق افتاد چرا که هیچ یک هنوز بازی او را در نقش الی ندیده بودند.